مقدمه آواز و در ادامه تصنیف در آواز دشتی
(بازخوانی اثری از نصرالله زرین پنجه به خوانندگی استاد بنان)
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
تو می گفتی وفادارم محبت را خریدارم ولی دیدم نبودی
تو گفتی آن حبیبم من
که بر دردت طبیبم من ولی دردم فزودی
تو می گفتی که روز و شب
بود نام توام بر لب ز عشقت بی شکیبم
دلم دیدیم نمی جویی
به لب هرگز نمی گویی بجز نام رقیبم
من از بی خبری ز ناز و دل ستانی تو
شدم فتنه بر آن محبت زبانی تو
غم خود به فسون در دل من چون بنشاندی
زدی بر دل من آتش و در خون بنشاندی
گرچه ای پری زدوریت بی قرار و بی شکیبم
بر کنم دل از تو بس بود هر چه داده ای فریبم
من تحمل جفای تو بیش از این نمی توانم
گر فرشته ای دگر تو را از حریم دل برانم
(بازخوانی اثری از نصرالله زرین پنجه به خوانندگی استاد بنان)
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
تو می گفتی وفادارم محبت را خریدارم ولی دیدم نبودی
تو گفتی آن حبیبم من
که بر دردت طبیبم من ولی دردم فزودی
تو می گفتی که روز و شب
بود نام توام بر لب ز عشقت بی شکیبم
دلم دیدیم نمی جویی
به لب هرگز نمی گویی بجز نام رقیبم
من از بی خبری ز ناز و دل ستانی تو
شدم فتنه بر آن محبت زبانی تو
غم خود به فسون در دل من چون بنشاندی
زدی بر دل من آتش و در خون بنشاندی
گرچه ای پری زدوریت بی قرار و بی شکیبم
بر کنم دل از تو بس بود هر چه داده ای فریبم
من تحمل جفای تو بیش از این نمی توانم
گر فرشته ای دگر تو را از حریم دل برانم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:00
کاربر مهمان