تصنیف همایون ساخته حسین کیوان، 1385
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننموده ایی و بینم
همه جا به هر زبانی، بود از تو گفت و گویی
به ره تو بس که نالم، ز غم تو بس که مویم
شده ام ز ناله، نالی، شده ام ز مویه، مویی
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
نه به باغ ره دهندم، که گلی به کام بویم
نه دماغ این که از گل شنوم به کام، بویی
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننموده ایی و بینم
همه جا به هر زبانی، بود از تو گفت و گویی
به ره تو بس که نالم، ز غم تو بس که مویم
شده ام ز ناله، نالی، شده ام ز مویه، مویی
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی
نه به باغ ره دهندم، که گلی به کام بویم
نه دماغ این که از گل شنوم به کام، بویی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:17
کاربر مهمان