آلبوم در فضای موسیقی دستگاهی
نوازندهی تار: بهزاد رواقی
نوازندهی تار: بهرام ساعد
نوازندهی نی: فردین لاهورپور
نوازندهی سنتور: مسعود آرامش
نوازندهی تار: بهزاد رواقی
نوازندهی تار: بهرام ساعد
نوازندهی نی: فردین لاهورپور
نوازندهی سنتور: مسعود آرامش
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:04دام دگر نهادهام تا كه مگر بگيرمش آنكه بجست از كفم، بار دگر بگيرمش آنكه به دل اسيرمش در دل و جان پذيرمش گرچه گذشت عمر من، باز ز سر بگيرمش راه برم به سوي او، شب به جمله روي چون برسم به كوي او حلقهي در بگيرمش حال دلم بتر شده چهرهي من چو زر شده تا ز رخم چو زر برد بر سر زر بگيرمش مولوي
-
13:36با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي تا بيخبر بميرد در درد خودپرستي در گوشهي سلامت مستور چون توان بود تا نرگس تو با ما گويد رموز مستي عاشق شو ار نه روزي كار جهان سرآيد ناخوانده نقش مقصود از كارگاه هستي سلطان من خدا را زلفت شكست ما را تا كي كند سياهي چندين درازدستي دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم با كافران چه كارت گر بت نميپرستي حافظ
-
12:49سرمستي ما مردم هشيار ندانند انكاركنان شيوهي اين كار ندانند در صومعه سجاده نشينان مجازي سوز دل آلودهي خمار ندانند آنان كه بماندند پس پردهي پندار احوال سراپردهي اسرار ندانند ياران كه شبي فرقت ياران نكشيدند اندوه شبان من بييار ندانند عطار
-
4:37بهار دلكش رسيد و دل به جا نباشد از آن كه دلبر دمي به فكر ما نباشد در اين بهار اي صنم بيا و آشتي كن كه جنگ و كين با من حزين روا نباشد صبحدم بلبل بر درخت گل به خنده ميگفت نازنينا را، مه جبينان را وفا نباشد اگر كه با اين دل حزين تو عهد بستي با رقيب من چرا نشستي چرا دلم را عزيز من از كينه خستي بيا در برم از وفا يك شب اي مه نخشب تازه كن عهدي كه برشكستي ملك الشعرا بهار
-
4:06اي ساقي جان، پركن آن ساغر پيشين را آن رهزن دل را آن راهبر دين را زان مي كه ز دل خيزد با روح درآميزد مخمور كند جوشش مر چشم خدابين را خمها است از آن باده خمها است از اين باده تا نشكني آن خم را هرگز نچشي اين را ن باده به جز يك دم دل را نكند بيغم هرگز نكشد غم را هرگز نكند كين را يك قطره از اين ساغر كار تو كند چون زر جانم به فدا بادا اين ساغر زرين را مولوي
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه