تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی
اسباب جمع داری و کاری نمی کنی
چوگان حکم در کف و گویی نمی زنی
باز ظفر به دست و شکاری نمی کنی
ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی کنی
مشکین از آن نشد دم خلقت که چون صبا
بر خاک کوی دوست گذاری نمی کنی
در آستین جان تو صد نافه مدرج است
وان را فدای طره ی یاری نمی کنی
ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی
اسباب جمع داری و کاری نمی کنی
چوگان حکم در کف و گویی نمی زنی
باز ظفر به دست و شکاری نمی کنی
ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی کنی
مشکین از آن نشد دم خلقت که چون صبا
بر خاک کوی دوست گذاری نمی کنی
در آستین جان تو صد نافه مدرج است
وان را فدای طره ی یاری نمی کنی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:27
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه