تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
در سایه سار روشنی بر بال شبنم می رسی
بر شانه ی پاک نسیم ، چون عطر مریم می رسی
هر شاخه از دیدار تو ، باغ بهار آیینه شد
خاکی که بر آن بگذری ، دشت هزار آیینه شد
باران به صحرا می زند ، تا بوسه بر خاکت زند
مهر قبول آسمان بر سینه ی خاکت زند
ای که عالم شد فراهم تا که در آیینه آیی
عشق اعظم شد مجسم تا شبی در سینه آیی
صحرا به صحرا می رود ابری که می جوید تو را
شرم از گلابش می چکد دستی که می بوید تو را
پروانه می جوید تو را در گوشه ی گلخانه ها
با شبنمی سنگین شده بال و پر پروانه ها
بر شانه ی من از گناه برف زمستان های پاک
آه ای تو خورشید یقین در آسمان من بتاب
بر شانه ی من از گناه برف زمستان های پاک
آه ای تو خورشید یقین در آسمان من بتاب
ای که عالم شد فراهم تا که در آیینه آیی
عشق اعظم شد مجسم تا شبی در سینه آیی
در سایه سار روشنی بر بال شبنم می رسی
بر شانه ی پاک نسیم ، چون عطر مریم می رسی
هر شاخه از دیدار تو ، باغ بهار آیینه شد
خاکی که بر آن بگذری ، دشت هزار آیینه شد
باران به صحرا می زند ، تا بوسه بر خاکت زند
مهر قبول آسمان بر سینه ی خاکت زند
ای که عالم شد فراهم تا که در آیینه آیی
عشق اعظم شد مجسم تا شبی در سینه آیی
صحرا به صحرا می رود ابری که می جوید تو را
شرم از گلابش می چکد دستی که می بوید تو را
پروانه می جوید تو را در گوشه ی گلخانه ها
با شبنمی سنگین شده بال و پر پروانه ها
بر شانه ی من از گناه برف زمستان های پاک
آه ای تو خورشید یقین در آسمان من بتاب
بر شانه ی من از گناه برف زمستان های پاک
آه ای تو خورشید یقین در آسمان من بتاب
ای که عالم شد فراهم تا که در آیینه آیی
عشق اعظم شد مجسم تا شبی در سینه آیی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:55
کاربر مهمان
کاربر مهمان