تصنیف افشاری با صدای علیرضا وکیلی منش، 1392
وعده ی دیدار نزدیک است یاران مژده باد
روز وصلش می رسد ایام هجران می رود
پرده را از روی ماه خویش بالا می زند
غمزه را سر می دهد غم از دل و جان می رود
غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود
این خماری از سر ما می گساران می رود
بلبل اندر شاخسار گل هویدا می شود
زاغ با صد شرمساری از گلستان می رود
ابرها از نور خورشید رخش پنهان شود
پرده از رخسار آن سرو خرامان می رود
وعده ی دیدار نزدیک است یاران مژده باد
روز وصلش می رسد ایام هجران می رود
پرده را از روی ماه خویش بالا می زند
غمزه را سر می دهد غم از دل و جان می رود
غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود
این خماری از سر ما می گساران می رود
بلبل اندر شاخسار گل هویدا می شود
زاغ با صد شرمساری از گلستان می رود
ابرها از نور خورشید رخش پنهان شود
پرده از رخسار آن سرو خرامان می رود
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه