تصنیف همایون ساخته جمال الدین منبری، 1384
هیچ معلوم نشد دیده تماشایی کیست
نگه حیرت آئینه به زیبایی کیست
دل دیوانه ی ما را که به صحرا سرداد
نفس سوخته در بادیه پیمایی کیست
کس نمی پرسد از این جلوه پرستان امروز
که قد صبح علم گشته ز رعنایی کیست
شمعها دامن جان را به میان در زدند
در شبستان جهان انجمن آرایی کیست
سرفرازان همه این داعیه در سر دارند
خم چوگان تو تا با سر سودایی کیست
هیچ معلوم نشد دیده تماشایی کیست
نگه حیرت آئینه به زیبایی کیست
دل دیوانه ی ما را که به صحرا سرداد
نفس سوخته در بادیه پیمایی کیست
کس نمی پرسد از این جلوه پرستان امروز
که قد صبح علم گشته ز رعنایی کیست
شمعها دامن جان را به میان در زدند
در شبستان جهان انجمن آرایی کیست
سرفرازان همه این داعیه در سر دارند
خم چوگان تو تا با سر سودایی کیست
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه