تصنیف ارکسترال ساخته امیرمحمد رضایی
بگیر ای دوست دستم
که از تو به یاری چشم وفا دارم
سراپا شوق هستم
که در سر چو دریا شور تو را دارم
بنشین بنشان آتش جان
هستم تشنه ای باران
صحرا صحرا مجنونم
وادی وادی سرگردان
خسته ی راهم همدم آهم
جان نمیخواهم که تو جان منی
محرم رازی شور آوازی
شوق پروازی
آسمان منی
من تشنه لب و سرگردان
نام تو زلال باران
در خزان خبر بهاران
بگیر ای دوست دستم
که از تو به یاری چشم وفا دارم
سراپا شوق هستم
که در سر چو دریا شور تو را دارم
بنشین بنشان آتش جان
هستم تشنه ای باران
صحرا صحرا مجنونم
وادی وادی سرگردان
خسته ی راهم همدم آهم
جان نمیخواهم که تو جان منی
محرم رازی شور آوازی
شوق پروازی
آسمان منی
من تشنه لب و سرگردان
نام تو زلال باران
در خزان خبر بهاران
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه