تصنیف سه گاه ساخته جمال الدین منبری، 1384
یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست
عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست
نکته ای هست در این پرده که عاشق داند
ور نه چشم و لب و رخسار و دهان این همه نیست
خود مگر روز جزا رخ بنمایی ورنه
جلوهٔ حور و تماشای جنان این همه نیست
تو ندانی نتوان نقش تو بستن به گمان
زان که در حوصلهٔ وهم و گمان این همه نیست
گر نهان عشوهٔ چشم تو نگردد پیدا
فتنه انگیزی پیدا و نهان این همه نیست
یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست
عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست
نکته ای هست در این پرده که عاشق داند
ور نه چشم و لب و رخسار و دهان این همه نیست
خود مگر روز جزا رخ بنمایی ورنه
جلوهٔ حور و تماشای جنان این همه نیست
تو ندانی نتوان نقش تو بستن به گمان
زان که در حوصلهٔ وهم و گمان این همه نیست
گر نهان عشوهٔ چشم تو نگردد پیدا
فتنه انگیزی پیدا و نهان این همه نیست
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه