موسیقی دستگاهی
بازخوانی ارکسترال آثار همایون خرم
بازخوانی ارکسترال آثار همایون خرم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:10موجم و در تاب و تبم جان و به كف و كف به لبم دل زجان بریدم نعره زنان در همه سو وز پی او در تكاپو جان به لب رسیده كه به یك جا نیارمیده زبحر بی كران اگر راهی گاهی سویش ببرم چه ضربه ها كه می زند ساحل غافل هردم به سرم موجم و بی صبر و سكون عاشقم ومست جنون گر سكون پذیرم دگر از خامشی بریدم در دل این بحر بلا منم كه سرگردانم منم كه سیر از جان منم كه بی سامانم راحت من گشته فنا ز غم به خود پیچانم به خون خود غلتانم كه زاده ی توفانم هر دم از غم دل، سر به سنگ ساحل میزنم كه بسپردم دل به دست توفان جان رسد به جانان مه من در دیده چو دریا همه افسون دارد و رویا این منم كه سر زنم به دریا به صخره ها چو موج غلتان در توفان (محمود ثنایی)
-
7:54نیامد امشب نسیم سحر كه ازسرزلفت آرد خبر چه شد شب نظاره ها كجاشد آن اشاره ها ؟ نه ازمَهم بود نشان نه جلوه در ستاره ها چه شد شب نطاره ها آه كه چون بی اوشب به پایان رسد سحرگهان برلبم جان رسد به جان رسم ازغم بی كسی كه درد من تا به درمان رسد فغان من تا به كی به آن رسد صبا به یارم رسان سلامی ز خسته جانی ببر پیامی بگوكه ازغم گرفنه آتش حریم عشقم چوشعله هایی به رهگذارِ نسیمِ عشقم نیامد امشب نسیم سحر كه از سر زلفت آرد خبر نسیم زلف دلكشت كه جان تازه آورد چوبگذرد به سوی من غم ازدلم برون شود ، غم ازدلم برون شود صبا به یارم رسان سلامی ز خسته جانی ببر پیامی (هدایت اله زنیرسینا)
-
3:45توی چشات نوشته دلت پریشون گشته پریشونی چه فایده گذشته ها گذشته آب ازچشمه رفته كی دیگه برمی كرده كی میاد خونه اونكه ترك كاشونه كرده میرم جهانوخبرمیكنم كه باتودارم سفرمیكنم مثه پرنده بیا نكن ناز ویكدندگی بیابخندیم كه این زندگی بما بخنده زندگی اگه همش غمه غم نخور كه زندگی كمه غم بلای عمر آدمه دردنیا هیچ چیزی یه جور نمی مونه هیچ كسی درست نمی دونه چی میشه صبح فردا بازی آسمونا (محمدعلی شیرازی)
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان