تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی دانم
همه مستی تویی فی الجمله این و آن نمی دانم
به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمی بینم
به جز تو در همه گیتی دگر جانان نمی دانم
یکی دل گشتم پرخون چو دانم از کفم بیرون
کجا افتاد آن مجنون، در این دوران نمی دانم
دلم سرگشته می دارد سر زلف پریشانت
کجا جویم تو را آخر، من حیران نمی دانم
همی دانم که روز و شب جهان روشن به روی توست
ولیکن آفتابی یا مه تابان، نمی دانم
دلی یا دلبری یا جان و یا جانان نمی دانم
همه مستی تویی فی الجمله این و آن نمی دانم
به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمی بینم
به جز تو در همه گیتی دگر جانان نمی دانم
یکی دل گشتم پرخون چو دانم از کفم بیرون
کجا افتاد آن مجنون، در این دوران نمی دانم
دلم سرگشته می دارد سر زلف پریشانت
کجا جویم تو را آخر، من حیران نمی دانم
همی دانم که روز و شب جهان روشن به روی توست
ولیکن آفتابی یا مه تابان، نمی دانم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:56
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه