موسیقی دستگاهی ساخته محمدعلی حیدرنیا، 1374
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
8:33مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد نقش هر نغمه كه زد راه به جايي دارد عالم از ناله عشاق مبادا خالي كه خوش آهنگ و فرحبخش هوايي دارد اشك خونين بنمودم به طبيبان گفتند درد عشق است و جگرسوز دوايي دارد ستم از غمزه مياموز كه در مذهب عشق هر عمل اجري و هر كرده جزايي دارد
-
9:43آمدي اي ياد تو مونس و غمخوار دل آمدي اي در غمت پاي گرفتار دل گر ديدن تو خواب و خيال است واي من و واي دل ديدارت اي جان نقش وصال است واي من و واي دل گردش چشم تو در دايره ي هستي ات حلقه ي گيسوي تو ماه شب تار دل گيسو به سويي فكن تا مه شود آشكار تا سوي ديگر رود پرده ي پندار دل آن شب به خواب و خيال ديدم كه اي نازنين بود از قفا دست تو بر سر بيمار دل
-
1:06
-
7:52من شمعم شمع شبانه در عالم گشته فسانه همه جا خود را مي سوزم كه شب ياران افروزم مي سوزم تا به سحر گه از رازم كس نشد آگه خوش و بي پروا ميسوزم كه ز سر تا پا ميسوزم نه وفا داري نه وفا خواهي كه به قلب من ببرد راهي كه جان من افروزد من و شب و پروانه من و دل ديوانه به اشك و آتش خرسند تو حال من كي داني كه خود نباشي چون من به عشق رويي پابند اگر چو آتش مي سوزم شبها چو شمع گريان مي سازم شبها خوشم كه با غم مي سازم تنها واي از دل تو من در راه محبت پا از سر نشناسم وز آتش نكنم پروا يك امشب را با شادي مي سوزم تا كه شود فردا دل من ز وفا مي سوزد كه وفا به شما آموزد در اين دنيا (بهمن همتي زاده)
-
6:45سوزيم همچو شمع كه شب را سحر كنيم آسوده جان دهيم و شب عمر سر كنيم آسودگان خلوت درديم و سرخوشيم ما عهد كرده ايم كه با درد سر كنيم پنهان شراره ايست غمت ما چو خرمنيم باد ار مدد كند همه تن شعله ور كنيم
-
7:50نمي دونم دلم ديوونه كيست كجا ميگردد و در خونه كيست نمي دونم دل سرگشته ي ما اسير نرگس مستونه ي كيست نسيمي كز بن آن كاكل آيد مرا خوشتر ز بوي سنبل آيد چو شو گيرم خيالت رو در آغوش سحر از بسترم بوي گل آيد اگر دردم يكي بودي چه بودي وگر غم اندكي بودي چه بودي به بالينم حبيبي يا طبيبي از اين هر دو يكي بودي چه بودي دلم ميخواد زمينت باشم اي دل سر كوچه كمينت باشم اي دل همون لحظه كه از خونه در آيي خودم فرش زمينت باشم اي دل
-
4:10
کاربر مهمان