display result search
- 13233
سحر سحر
آلبوم در فضای موسیقی دستگاهی
نوازنده ی تنبور: فرشید کاکاوند
نوازنده ی تنبور: فرشید کاکاوند
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:50اي دل چو فراق يار ديدي، خون شو وي ديده موافقت كن و جيحون شو اي جان اي جان تو عزيزتر نه اي از يارم بي يار نخواهمت ز تن بيرون شو ما دل به غم تو بسته داريم اي دوست درد تو به جان خسته داريم اي دوست گفتي كه به دلشكستگان نزديكم ما نيز دل شكسته داريم اي دوست ابوسعيد ابوالخير
-
8:27من ز وصلت چون به هجران مي روم در بيابان مغيلان مي روم چشم نرگس خيره در من مانده‌ست كز ميان باغ و بستان مي روم عقل هم انگشت خود را مي گزد زانك جان اين جاست و بي‌جان مي روم دست ناپيدا گريبان مي كشد من پي دست و گريبان مي روم من به خود كي رفتمي او مي كشد تا نپنداري كه خواهان مي روم اين سخن پايان ندارد ليك من آمدم زان سر به پايان مي روم مولوي
-
5:57شد ز غمت خانه سودا دلم در طلبت رفت به هر جا دلم در طلب زهره رخ ماه رو مي نگرد جانب بالا دلم آه كه امروز دلم را چه شد دوش چه گفته است كسي با دلم مولوي
-
4:16عاشق نشدي زاهد ديوانه چه مي داني در شعله نرقصيدي پروانه چه مي داني من مست مي عشقم، وز توبه كه بشكستم راهم مزن اي عابد ميخانه چه مي داني لبريز مي غم ها شد ساغر جام من خنديدي و بگذشتي، پيمانه چه مي داني يك سلسله ديوانه افسون نگاه او اي غافل از آن جادو، افسانه چه مي داني هما ميرافشار
-
5:27هرگز ندانم راندن مستي كه افتد بر درم در خانه گر مي باشدم پيشش نهم با وي خورم مستي كه شد مهمان من آن منست و جان من تاج من و سلطان من تا بر نشيند بر سرم اي يار من وي خويش من مستي بياور پيش من روزي كه مستي كم كنم از عمر خويشش نشمرم آنك بي‌باده كند جان مرا مست كجاست و آنك بيرون كند از جان و دلم دست كجاست و آنك سوگند خورم جز به سر او نخورم و آنك سوگند من و توبه‌ام اشكست كجاست مولوي
-
5:20واي آن دل كه بدو از تو نشاني نرسد مرده آن تن كه بدو مژده ي جاني نرسد سيه آن روز كه بي‌نور جمالت گذرد هيچ از مطبخ تو كاسه و خواني نرسد واي آن دل كه ز عشق تو در آتش نرود همچو زر خرج شود هيچ به كاني نرسد هست مستي كه مرا جانب ميخانه برد جانب ساقي گلچهره دردانه برد همه از سلسله ي عشق تو ديوانه شدم همه از نرگس مخمور تو خمار شدم مولوي
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان