تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
ای دل به چه میپایی با این سر سودایی
تا چند ز خود غافل در گوشه ی تنهایی
آه ای دل بیکینه در غمکده ی سینه
کی با سحر میآمیزی در این شب یلدایی
از ناله ی سوزانت وز حال پریشانت
من یکسره فریادم در نای شکیبایی
ای خسته ی افتاده برخیز و سلامی ده
آن دم همه جان باشی کز خویش برون آیی
خامش منشین ای دل، همواره تو بودستی
بیت الغزل فریاد، بر مطلع گویایی
ای دل به چه میپایی با این سر سودایی
تا چند ز خود غافل در گوشه ی تنهایی
آه ای دل بیکینه در غمکده ی سینه
کی با سحر میآمیزی در این شب یلدایی
از ناله ی سوزانت وز حال پریشانت
من یکسره فریادم در نای شکیبایی
ای خسته ی افتاده برخیز و سلامی ده
آن دم همه جان باشی کز خویش برون آیی
خامش منشین ای دل، همواره تو بودستی
بیت الغزل فریاد، بر مطلع گویایی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه