تصنیفی با صدای محمدعلی قدمی
دلم جواب بَلیٰ می دهد صلای تو را
صلا بزن که به جان می خرم بلای تو را
به زلف گو که ازل تا ابد کشاکش توست
نه ابتدای تو دیدم نه انتهای تو را
کشم جفای تو تا عمر باشدم ، هر چند
وفا نمی کند این عمرها وفای تو را
تو از دریچه ی دل می روی و می آیی
ولی نمی شنود کس صدای پای تو را
غبار فقر و فنا توتیای چشمم کن
که خضر راه شوم چشمه ی بقای تو را
هوای سیر گل و ساز بلبلم دادی
که بنگرم به گل و سر کنم ثنای تو را
شبانیم هوس است و طواف کعبه ی طور
مگر به گوش دلی بشنوم صدای تو را
بر آستان خود این دل شکستگان دریاب
که آستین بفشاندند ماسوای تو را
دلم جواب بَلیٰ می دهد صلای تو را
صلا بزن که به جان می خرم بلای تو را
به زلف گو که ازل تا ابد کشاکش توست
نه ابتدای تو دیدم نه انتهای تو را
کشم جفای تو تا عمر باشدم ، هر چند
وفا نمی کند این عمرها وفای تو را
تو از دریچه ی دل می روی و می آیی
ولی نمی شنود کس صدای پای تو را
غبار فقر و فنا توتیای چشمم کن
که خضر راه شوم چشمه ی بقای تو را
هوای سیر گل و ساز بلبلم دادی
که بنگرم به گل و سر کنم ثنای تو را
شبانیم هوس است و طواف کعبه ی طور
مگر به گوش دلی بشنوم صدای تو را
بر آستان خود این دل شکستگان دریاب
که آستین بفشاندند ماسوای تو را
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
9:00
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه