تصنیفی بر روی شعر خواجوی کرمانی با آهنگسازی محمد آذری پور اصفهانی و خوانندگی بهرام باجلان
تنم تنها نمیخواهد که در کاشانه بنشیند
دلم را دل نمیآید که بیجانانه بنشیند
ز دست بنده کی خیزد که با سلطان درآویزد
که کس با شمع نتواند که بیپروانه بنشیند
دلی کز خرمن شادی نشد یکدانهاش حاصل
چنین در دام غم تا کی به روی دانه بنشیند
دلم شد قصر شیرین وین عجب کین خسرو خوبان
بدین سان روز و شب تنها در این ویرانه بنشینم
به گوش جان چو می آید نوای آشنا هر دم
شگفتا جان بیداری که با بیگانه بنشیند
تنم تنها نمیخواهد که در کاشانه بنشیند
دلم را دل نمیآید که بیجانانه بنشیند
ز دست بنده کی خیزد که با سلطان درآویزد
که کس با شمع نتواند که بیپروانه بنشیند
دلی کز خرمن شادی نشد یکدانهاش حاصل
چنین در دام غم تا کی به روی دانه بنشیند
دلم شد قصر شیرین وین عجب کین خسرو خوبان
بدین سان روز و شب تنها در این ویرانه بنشینم
به گوش جان چو می آید نوای آشنا هر دم
شگفتا جان بیداری که با بیگانه بنشیند
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:48
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه