تکخوانی شهرام ناظری، 18/3/1361
هر که رخسار تو بیند به گلستان نرود
هر که درد تو کشد از پی درمان نرود
آنکه در خانه دمی با تو به خلوت بنشست
به تماشای گل و لاله و ریحان نرود
گر نه امید لقای تو بود در جنت
هیچ عاشق به سوی روضه رضوان نرود
در ازل بر دل ما عشق تو داغی بنهاد
نقش آن تا به ابد از دل سوزان نرود
خضر اگر لعل روان بخش تو را دریابد
بار دیگر به لب چشمهٔ حیوان نرود
آنکه در خانه دمی با تو به خلوت بنشست
به تماشای گل و لاله و ریحان نرود
هر که رخسار تو بیند به گلستان نرود
هر که درد تو کشد از پی درمان نرود
آنکه در خانه دمی با تو به خلوت بنشست
به تماشای گل و لاله و ریحان نرود
گر نه امید لقای تو بود در جنت
هیچ عاشق به سوی روضه رضوان نرود
در ازل بر دل ما عشق تو داغی بنهاد
نقش آن تا به ابد از دل سوزان نرود
خضر اگر لعل روان بخش تو را دریابد
بار دیگر به لب چشمهٔ حیوان نرود
آنکه در خانه دمی با تو به خلوت بنشست
به تماشای گل و لاله و ریحان نرود
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان