تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی کلام همین تصنیف
گر جان عاشق دم زند آتش درین عالم زند
وین عالم بیاصل را چون ذرهها بر هم زند
مه دریا شود دریا ز هیبت لا شود
آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند
بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان
شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند
گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد
گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند
خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی
کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند
گر جان عاشق دم زند آتش درین عالم زند
وین عالم بیاصل را چون ذرهها بر هم زند
مه دریا شود دریا ز هیبت لا شود
آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند
بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان
شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند
گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد
گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند
خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی
کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه