تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی با مضمون رحلت امام خمینی (ره)
دریغی مانده بر لب کز چه ای روح خدا رفتی
تن خاکی نگاری جان شدی تا کبریا رفتی
به درد و داغ کردی آشنا یاران عاشق را
نهان از داغدارانت چرا رفتی چرا رفتی
تو چون جان جهان بودی تو خورشید آشیان بودی
فروغ جاودان بودی چو نور از چشم ما رفتی
سیه پوش تو عالم شد غبارآلوده ی غم شد
زمانه غرق ماتم شد ز اشک و آه تا رفتی
فلک در ماتمم چون ابر گوهربار می گرید
برین ماتم سرا با دیده ی خونبار می گرید
به یاد جان پاکت ای بلند آیینه ی یزدان
دل سرگشته ی ما در حریم یار می گرید
دریغی مانده بر لب کز چه ای روح خدا رفتی
تن خاکی نگاری جان شدی تا کبریا رفتی
به درد و داغ کردی آشنا یاران عاشق را
نهان از داغدارانت چرا رفتی چرا رفتی
تو چون جان جهان بودی تو خورشید آشیان بودی
فروغ جاودان بودی چو نور از چشم ما رفتی
سیه پوش تو عالم شد غبارآلوده ی غم شد
زمانه غرق ماتم شد ز اشک و آه تا رفتی
فلک در ماتمم چون ابر گوهربار می گرید
برین ماتم سرا با دیده ی خونبار می گرید
به یاد جان پاکت ای بلند آیینه ی یزدان
دل سرگشته ی ما در حریم یار می گرید
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه