آلبوم موسیقی دستگاهی با آهنگسازی ارشد طهماسبی
نوازندگان
ارشد طهماسبی (تار)
سالار عقیلی (آواز)
پژمان حدادی (تنبک و پنداریک)
سیاوش ایمانی (تار و بمتار)
آرش فلاحصفا (نی)
سهیل صادقی (کمانچه، کمانچه آلتو)
ماهان نهرودی (سنتور)
نوازندگان
ارشد طهماسبی (تار)
سالار عقیلی (آواز)
پژمان حدادی (تنبک و پنداریک)
سیاوش ایمانی (تار و بمتار)
آرش فلاحصفا (نی)
سهیل صادقی (کمانچه، کمانچه آلتو)
ماهان نهرودی (سنتور)
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:51این بار من یك بارگی در عاشقی پیچیدهام این بار من یك بارگی از عافیت ببریدهام ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی دیوانه هم نندیشد آن كاندر دل اندیشیدهام چندانك خواهی درنگر در من كه نشناسی مرا زیرا از آن كم دیدهای من صدصفت گردیدهام تو مست مست سرخوشی من مست بیسر سرخوشم تو عاشق خندان لبی من بیدهان خندیدهام من طرفه مرغم كز چمن با اشتهای خویشتن بیدام و بیگیرندهای اندر قفس خیزیدهام مولوی
-
2:51چو بستی در بروی من به كوی صبر رو كردم چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو كردم فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری را زحال گریه? پنهان حكایت با سبو كردم
-
2:54
-
2:45صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو كردم تو با اغیار پیش چشم من می در سبو كردی من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو كردم
-
3:40بگردان ساقیا جام لبالب بیاموز از فلك دور دمادم اگر دانی كه دنیا غم نیرزد به روی دوستان خوش باش و خرم غنیمت دان اگر دانی كه هر روز ز عمر مانده روزی می شود كم برو شادی كن ای یار دل افروز چو خاكت می خورد چندین مخور غم سعدی
-
2:54
-
2:34گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند وین عالم بیاصل را چون ذرهها برهم زند عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند دودی برآید از فلك نی خلق ماند نی ملك زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند
-
3:09
-
5:54روزگاریست كه سودازده روی توام خوابگه نیست مگر خاك سر كوی توام به دو چشم تو كه شوریدهتر از بخت منست كه به روی تو من آشفتهتر از موی توام همدمی نیست كه گوید سخنی پیش منت محرمی نیست كه آرد خبری سوی توام چشم بر هم نزنم گر تو به تیرم بزنی لیك ترسم كه بدوزد نظر از روی توام زین سبب خلق جهانند مرید سخنم كه ریاضت كش محراب دو ابروی توام سعدی از پرده عشاق چه خوش میگوید ترك من پرده برانداز كه هندوی توام
-
4:17بوی گل و بانگ مرغ برخاست هنگام نشاط و روز صحراست فراش خزان ورق بیفشاند نقاش صبا چمن بیاراست ما را سر باغ و بوستان نیست هر جا كه تویی تفرج آن جاست
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه