تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
از صبح ازل یاد تو شمع سحرم بود
مهر رخ تو روشنی چشم ترم بود
من بودم و غم بود و غزل های دلانگیز
در آتش عشقی که چراغ سحرم بود
هر شب به خدا حسرت شیدایی چشمت
مژگان من و آغشته به خون جگرم بود
هر شب به خدا در صف شیدایی چشمم
مژگان من آغشته به خون جگرم بود
صد بار ازین خاک سیه پر زده بودم
ای مرغ چمن، ای مرغ چمن
چون تو اگر بال و پرم بود، بال و پرم بود
با آن همه افروختگی ای مه زیبا
آن گونه نبودی که دل شعله ورم بود
از صبح ازل یاد تو شمع سحرم بود
مهر رخ تو روشنی چشم ترم بود
من بودم و غم بود و غزل های دلانگیز
در آتش عشقی که چراغ سحرم بود
هر شب به خدا حسرت شیدایی چشمت
مژگان من و آغشته به خون جگرم بود
هر شب به خدا در صف شیدایی چشمم
مژگان من آغشته به خون جگرم بود
صد بار ازین خاک سیه پر زده بودم
ای مرغ چمن، ای مرغ چمن
چون تو اگر بال و پرم بود، بال و پرم بود
با آن همه افروختگی ای مه زیبا
آن گونه نبودی که دل شعله ورم بود
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:25
کاربر مهمان