تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
من مست میپرستم، من رند باده نوشم
ایمن ز مکر عقلم، فارغ ز قید هوشم
از می طرب نزاید روزی که من ملولم
وز نی نوا نخیزد وقتی که من خموشم
از اقتضای مستی تا دامنش بگیرم
گاهی قدح به دستم گاهی سبو به دوشم
دانی چرا سر و جان از من نمی ستاند
تا را او بپویم، تا در پیش بکوشم
بخت بلندم آخر سر حلقه جنون ساخت
کان حلقه های گیسو، شد حلقه های گوشم
ای چشمه سار خوبی یک ره ز عین رحمت
بر خاک من گذر کن تا از زمین بجوشم
من مست میپرستم، من رند باده نوشم
ایمن ز مکر عقلم، فارغ ز قید هوشم
از می طرب نزاید روزی که من ملولم
وز نی نوا نخیزد وقتی که من خموشم
از اقتضای مستی تا دامنش بگیرم
گاهی قدح به دستم گاهی سبو به دوشم
دانی چرا سر و جان از من نمی ستاند
تا را او بپویم، تا در پیش بکوشم
بخت بلندم آخر سر حلقه جنون ساخت
کان حلقه های گیسو، شد حلقه های گوشم
ای چشمه سار خوبی یک ره ز عین رحمت
بر خاک من گذر کن تا از زمین بجوشم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:57
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه