تصنیف ابوعطا ساخته علی رئیس فرشید
دل به دریا زدن از چشم تر آموخته ام
چه هنرها که ز فیض نظر آموخته ام
حق شکرانه پروانه ز یادم نرود
که از سوختن بال و پر آموخته ام
با خیالت مژه بر هم نگذارم
کاین کار من ز بیداری شب تا سحر آموخته ام
دیده را تاب تجلی حضور تو نبود
خود بر آتش زده تا این هنر آموخته ام
به سر زلف سیاهت اگر اندر همه عمر
غیر سودای تو کاری دگر آموخته ام
دل به دریا زدن از چشم تر آموخته ام
چه هنرها که ز فیض نظر آموخته ام
حق شکرانه پروانه ز یادم نرود
که از سوختن بال و پر آموخته ام
با خیالت مژه بر هم نگذارم
کاین کار من ز بیداری شب تا سحر آموخته ام
دیده را تاب تجلی حضور تو نبود
خود بر آتش زده تا این هنر آموخته ام
به سر زلف سیاهت اگر اندر همه عمر
غیر سودای تو کاری دگر آموخته ام
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه