تصنیف نیایشی شور ساخته ی علی رحیمیان
نالانم همچون نی دمادم
گریانم همچون چشمه از غم
بارانم از هر دیده بارد
بر داغم باشد گریه مرهم
می خوانمت ای جان در بیداری در رویا
می جویمت نالان در صحراها در دریا
چشمانم از انتظارت لبریز لبریز است
هر فصلم بی بهار است پاییز پاییز است
شرر به جان نی زد فغانم آهم
من آن رمیده صیدم تویی پناهم
نگاهی از رحمت کن که نا امیدم
به یک پیامت ای جان بده ننویدم
بیا که بی تو توان ندارم
دگر ز هستی نشان ندارم
ببین نگاهم را
شرار آهم را
نالانم همچون نی دمادم
گریانم همچون چشمه از غم
بارانم از هر دیده بارد
بر داغم باشد گریه مرهم
می خوانمت ای جان در بیداری در رویا
می جویمت نالان در صحراها در دریا
چشمانم از انتظارت لبریز لبریز است
هر فصلم بی بهار است پاییز پاییز است
شرر به جان نی زد فغانم آهم
من آن رمیده صیدم تویی پناهم
نگاهی از رحمت کن که نا امیدم
به یک پیامت ای جان بده ننویدم
بیا که بی تو توان ندارم
دگر ز هستی نشان ندارم
ببین نگاهم را
شرار آهم را
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه