تصنیف ارکسترال در فضای موسیقی دستگاهی
یاد زیبا رخ طنازی شب من کرده سحر
به هزاران امید به هزاران امید
آمد آن گل تا دل ما ببرد به برش بنشاند
هرشب چون از خاطر ما گذرد ، تب من افزاید
ای مه شام من به برم بنشین
شب من شد طی به هزاران امید
یادت هرشب می بردم تا اوج تمنا
شاد آن لحظه ی دیدارت من محو تماشا
هردم کرشمه ای ز تو کند دل من
بی تاب و پریشان
به باغ محبت بهاری ، من چون گلی در خزانم
نگه کن به حالم که بی تو آشفته و بی قرارم
هجران نشسته چو کوهی بین من و دلستانم
تیشه زنم بر دل کوه غم ها به سر آرم
ای مه شام من به برم بنشین
شب من شد طی به هزاران امید
یاد زیبا رخ طنازی شب من کرده سحر
به هزاران امید به هزاران امید
آمد آن گل تا دل ما ببرد به برش بنشاند
هرشب چون از خاطر ما گذرد ، تب من افزاید
ای مه شام من به برم بنشین
شب من شد طی به هزاران امید
یادت هرشب می بردم تا اوج تمنا
شاد آن لحظه ی دیدارت من محو تماشا
هردم کرشمه ای ز تو کند دل من
بی تاب و پریشان
به باغ محبت بهاری ، من چون گلی در خزانم
نگه کن به حالم که بی تو آشفته و بی قرارم
هجران نشسته چو کوهی بین من و دلستانم
تیشه زنم بر دل کوه غم ها به سر آرم
ای مه شام من به برم بنشین
شب من شد طی به هزاران امید
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه