تصنیف ارکسترال در فضای موسیقی دستگاهی
سرخوش از کوی خرابات گذر کردم دوش
به طلبکاری ترسا بچه ی باده فروش
پیشم آمد به سر کوچه پری رخساری
کافری عشوه گری زلف چو زنار به دوش
گفتم این کوی چه کوی است تو را خانه کجاست
ای مه نو خم ابروی تو را حلقه به دوش
گفت تسبیح به خاک افکن و زنار ببند
سرو بر شیشه ی تقوی زن و پیمانه بنوش
بعد از آن پیش من آ تا به تو گویم سخنی
راه بنمایم اگر بر سخنم داری گوش
دل به کف داده و مدهوش دویدم ز پی اش
تا رسیدم به مقامی که نه دین ماند و نه هوش
دیدم از دور گروهی همه دیوانه و مست
سرخوش از باده ی ناب آمده در جوش و خروش
چون سر رشته ی تدبیر بشد از دستم
خواستم تا سخنی پرسم از او گفت خموش
بی دف و ساقی و مطرب همه در رقص و سماع
بی می و جام و صراحی همه در نوشانوش
این خرابات مغان است در آن مستانند
از دم صبح ازل تا به قیامت مدهوش
سرخوش از کوی خرابات گذر کردم دوش
به طلبکاری ترسا بچه ی باده فروش
پیشم آمد به سر کوچه پری رخساری
کافری عشوه گری زلف چو زنار به دوش
گفتم این کوی چه کوی است تو را خانه کجاست
ای مه نو خم ابروی تو را حلقه به دوش
گفت تسبیح به خاک افکن و زنار ببند
سرو بر شیشه ی تقوی زن و پیمانه بنوش
بعد از آن پیش من آ تا به تو گویم سخنی
راه بنمایم اگر بر سخنم داری گوش
دل به کف داده و مدهوش دویدم ز پی اش
تا رسیدم به مقامی که نه دین ماند و نه هوش
دیدم از دور گروهی همه دیوانه و مست
سرخوش از باده ی ناب آمده در جوش و خروش
چون سر رشته ی تدبیر بشد از دستم
خواستم تا سخنی پرسم از او گفت خموش
بی دف و ساقی و مطرب همه در رقص و سماع
بی می و جام و صراحی همه در نوشانوش
این خرابات مغان است در آن مستانند
از دم صبح ازل تا به قیامت مدهوش
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:49
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه