آلبوم موسیقی دستگاهی با آهنگسازی آرش کامور و آواز محمد معتمدی
گروه موسیقی سروشان
محمد معتمدی: خواننده
آرش کامور: آهنگساز و نوازنده کمانچه
حسین قاسم زاده: نی
احمد مستنبط: تمبک
مریم خدابخش: عود
میلاد محمدی و مهران فلاحی: تار
آرمین حسینی: تار باس
مسعود انتظاری: سنتور
سپهر حسن خانی: سنتور سوپرانو
فرشید شعبانی: سنتور باس
علیرضا دریایی: کمانچه آلتو
علیرضا مهدیزاده: قیچک
سهیل سعادت: دف
مرشد علیرضا خسرونژاد: زنگ و ضرب زورخانه
مسعود آرامش: سنتور هم نواز آواز
منوچهر کامور و مسعود عطارها: هم خوانان
گروه موسیقی سروشان
محمد معتمدی: خواننده
آرش کامور: آهنگساز و نوازنده کمانچه
حسین قاسم زاده: نی
احمد مستنبط: تمبک
مریم خدابخش: عود
میلاد محمدی و مهران فلاحی: تار
آرمین حسینی: تار باس
مسعود انتظاری: سنتور
سپهر حسن خانی: سنتور سوپرانو
فرشید شعبانی: سنتور باس
علیرضا دریایی: کمانچه آلتو
علیرضا مهدیزاده: قیچک
سهیل سعادت: دف
مرشد علیرضا خسرونژاد: زنگ و ضرب زورخانه
مسعود آرامش: سنتور هم نواز آواز
منوچهر کامور و مسعود عطارها: هم خوانان
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
2:20
-
3:40
-
6:49اي مرغ سحر چو اين شب تار بگذاشت ز سر سياهكاري وز نفحه ي روح بخش اسحار رفت از سر خفتگان خماري بگشود گره ز زلف زرتار محبوبهي نيلگون عماري يزدان به كمال شد پديدار و اهريمن زشت خو حصاري يادآر ز شمع مرده يادآر چون باغ شود دوباره خرم اي بلبل مستمند مسكين وز سنبل و سوري و سپرغم آفاق نگارخانه ي چين گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم تو داده ز كف زمام تمكين زان نوگل پيش رس كه در غم ناداده به نار شوق تسكين از سردي دي فسرده يادآر يادآر ز شمع مرده يادآر (دهخدا)
-
7:41من نگويم كه مرا از قفس آزاد كنيد قفسم برده به باغي و دلم شاد كنيد هركه دارد زشما مرغ اسيري به قفس برده در باغ و به ياد منش آزاد كنيد فصل گل مي گذرد همنفسان بهر خدا بنشينيد به باغي و مرا ياد كنيد بيستون بر سر راه است مباد از شيرين خبري گفته و غمگين دل فرهاد كنيد (ملك الشعرا بهار)
-
9:35سر كوه بلند آهوي خسته شكسته دست و پا غمگين نشسته شكسته دست و پا دردست اما نه چون درد دلش كز غم شكسته سر كوه بلند آمد عقابي نه هيچش ناله اي نه پيچ و تابي نشست و سر بسنگي هشت و جان داد غروبي بود و غمگين آفتابي سر كوه بلند ابرست و باران زمين غرق گل و سبزه ي بهاران گل و سبزه ي بهاران خاك و خشت است براي آنكه دور افتد زياران سر كوه بلند آمد سحر باد زتوفاني كه مي آمد خبر داد درخت و سبزه لرزيدند و لاله به خاك افتاد و مرغ از چهچه افتاد (اخوان ثالث)
-
7:31شير دريا خفته در آغوش نيزاران هنوز بيشه بيدار است از بانگ سپيداران هنوز دست شب نارنج سرخ آسمان را چيده است خون او جاري است از دندان كهساران هنوز موج گويي خواب دريا را پريشان مي كند شير خواب آلود مي غرد به نيزاران هنوز آه امشب در من از دريا پريشانتر كسي است كز خيالش مي پريشد خاطر ياران هنوز (نادر نادرپور)
-
7:31امشب اي ماه به درد دل من تسكيني آخر اي ماه تو همدرد من مسكيني كاهش جان تو من دارم و من مي دانم كه تو از دوري خورشيد چها مي بيني هر شب از حسرت ماهي من و يك دامن اشك تو هم اي دامن مهتاب پر از پرويني ني محزون مگر از تربت فرهاد دميد كه كند شكوه ز هجران لب شيريني كي بر اين كلبه طوفان زده سر خواهي زد اي پرستو كه پيام آور فرورديني (شهريار)
-
4:16بيابان را سراسر مه فرا گرفته است چراغ قريه پنهان است موجي گرم در خون بيابان است بيابان خسته لب بسته نفس بشكسته در هذيان گرم مه عرق مي ريزدش آهسته از هر بند بيابان را سراسر مه گرفته است (احمد شاملو)
-
8:47نازنين خواب و خيال مهربوني نازنين مثل يك چيز محال شادماني نازنين دل تو از چي شده دلاي ديگه همه سنگ بپا نشكني هنوز خيلي جووني نازنين لالا لا لالا لالا لالا لا لالايي لالا لا لالا لالا لالا لا لالايي آدما بد شدهاند دلاي روشن همه سنگ يه بلا اومد بلاي ناگهوني نازنين چشمههات چشمهي اشكن جنگلات سرد و سياه رو زمين نمونده از سبزه نشوني نازنين روي طاقچه يه دونه آيينه پيدا نميشه مردم از تنهايي و بيهمزبوني نازنين دل تو از چي شده دلاي ديگه همه سنگ بپا نشكني هنوز خيلي جووني نازنين
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه