ترانه پاپ قدیمی با صدای زنده یاد مازیار
با دستهای خودم گندم میکارم
جونم رو، روی این زمین میذارم
اگه خونم جای بارون بباره
بهارون گل گندم در میارم
نفس من به جون خاک بسته
من و خاک هر دو دلهامون شکسته
من و خاک هردو همزادیم و هم خون
بمیره هر کی بین ما نشسته
من و خورشید و بارون خونه زادیم
به هم دست برادر گونه دادیم
اگه ابر سیاه نخواد بباره
من و خورشید و بارون در جهادیم
بسوزونم تن اسفند و آتیش
که چشمای نظر کرده بسوزن
نمیخوام دستای پنهون در آستین
برام لباس خوشبختی بدوزن
با دستهای خودم گندم میکارم
جونم رو، روی این زمین میذارم
اگه خونم جای بارون بباره
بهارون گل گندم در میارم
نفس من به جون خاک بسته
من و خاک هر دو دلهامون شکسته
من و خاک هردو همزادیم و هم خون
بمیره هر کی بین ما نشسته
من و خورشید و بارون خونه زادیم
به هم دست برادر گونه دادیم
اگه ابر سیاه نخواد بباره
من و خورشید و بارون در جهادیم
بسوزونم تن اسفند و آتیش
که چشمای نظر کرده بسوزن
نمیخوام دستای پنهون در آستین
برام لباس خوشبختی بدوزن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان