آلبوم در فضای موسیقی دستگاهی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:03اگر نه درد او بودي دواي دل كه فرمودي وگرنه عشق او بودي طبيب ما كه مي بودي خيالش نقش مي بندم به هرحالي كه پيش آيد نيابم خالي از جودش وجود هيچ موجودي بيا و نوش كن جامي ز درد عشق او كه غير از درد درد او نديدم هيچ بهبودي خيالش نقش مي بندم به هرحالي كه پيش آيد نيابم خالي از جودش وجود هيچ موجودي خرابات است و ما سرمست و ساقي جام مي بر دست مده پند تو مستان را ندارند پند تو سودي اگر نه جام مي بودي كه از ساقي خبر داري وگرنه آيينه بودي به ما او را كه بنمودي خيالش نقش مي بندم به هرحالي كه پيش آيد
-
4:17جان به جانان كي رسد جانان كجا جان كجا ذره است اين آفتاب است اين كجا و آن كجا دست ما گيرد مگر در راه عشقت جذبه اي ورنه پاي ما كجا وين راه بي پايان كجا ترك جان گفتم نهادم پا به صحراي طلب تا در آن وادي مرا از تن برآيد جان كجا چون جرس با ناله عمري شد كه ره طي مي كنم تا رسد هاتف به گرد محمل جانان كجا جان به جانان كي رسد جانان كجا جان كجاذره است اين آفتاب است اين كجا و آن كجا
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه