موسیقی دستگاهی
نوازنده ی سنتور : حسین پرنیا
نوازنده ی سنتور : حسین پرنیا
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
9:04باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از كجا كزو كار جهان و خلق جهان جمله در هم است گويا طلوع مي كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامي ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام كه نامش محرم است محتشم كاشاني
-
1:18
-
4:32بر خان غم چو عالميان را صلا زدند اول صلا به سلسله ي انبيا زدند نوبت به اوليا كه رسيد آسمان تپيد زان ضربتي كه بر سر شير خدا زدند بس آتشي ز اخگر الماس ريزه ها افروختند و در حسن مجتبي زدند بس تيشه ي ستيزه در آن دشت كوفيان بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند اهل حرم دريده گريبان ، گشوده مو فرياد بر در حرم كبريا زدند محتشم كاشاني
-
4:47كاش آن زمان سرادق گردون نگون شدي وين خرگه بلند ستون بي ستون شدي كاش آن زمان درآمدي از كوه تا به كوه سيل سيه كه روي زمين قيرگون شدي كاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بيت يك شعله برق خرمن گردون دون شدي كاش آن زمان كه پيكر او شد درون خاك جان جهانيان همه از تن برون شدي كاش آن زمان كه كشتي آل نبي شكست عالم تمام غرقه ي درياي خون شدي گر انتقام آن نفتادي بروز حشر با اين عمل معامله ي دهر چون شدي محتشم كاشاني
-
6:16روزي كه شد به نيزه سر آن بزرگوار خورشيد سر برهنه برآمد ز كوهسار موجي به جنبش آمد و برخاست كوه كوه ابري به بارش آمد و بگريست زار زار گفتي تمام زلزله شد خاك مطمئن گفتي فتاد از حركت چرخ بي قرار عرش آن زمان به لرزه درآمد كه چرخ پير افتاد در گمان كه قيامت شد آشكار وان خيمه اي كه گيسوي هورش پناه بود شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار با آن كه سر زد آن عمل از امت نبي روح الامين ز روح نبي گشت شرمسار وانگه ز كوفه خيل علم رو به شام كرد نوعي كه عقل گفت قيامت قيام كرد
-
8:18اي مونس شكسته دلان حال ما ببين ما را غريب و بي كس و بي آشنا ببين اولاد خويش را كه شفيعان محشرند در ورطه ي عقوبت اهل جفا ببين تن هاي كشتگان همه در خاك و خون نگر سرهاي سروران همه بر نيزه ها ببين آن تن كه بود پرورشش در كنار تو غلطان به خاك معركه ي كربلا ببين
-
7:15بر حربگاه چون ره آن كاروان فتاد شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فكند هم گريه بر ملايك هفت آسمان فتاد هرجا كه بود آهويي از دشت پا كشيد هرجا كه بود طايري از آشيان فتاد شد وحشتي كه شور قيامت ز ياد رفت چون چشم اهل بيت بر آن كشتگان فتاد هرچند بر تن شهدا چشم كار كرد بر زخم هاي كاري تيغ و سنان فتاد ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان بر پيكر شريف امام زمان فتاد پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول رو در مدينه كرد كه يا ايها الرسول
-
3:59اين كشته ي فتاده به هامون حسين توست وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست اين نخل تر كز آتش جان سوز تشنگي دود از زمين رسانده به گردون حسين توست اين ماهي فتاده به درياي خون كه هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسين توست اين غرقه ي محيط شهادت كه روي دشت از موج خون او شده گلگون حسين توست
-
8:33كشتي شكست خورده ي طوفان كربلا در خاك و خون فتاده ي ميدان كربلا گر چشم روزگار بر او زار مي گريست خون مي گذشت از سر ايوان كربلا نگرفت دست ، دهر گلابي به غير اشك زان گل كه شد شكفته به بستان كربلا زان تشنگان هنوز به عيوق مي رسد فرياد العطش ز بيابان كربلا
-
3:30ترسم جزاي قاتل او چون رقم زنند يك باره بر جريده ي رحمت قلم زنند ترسم كزين گناه شفيعان روز حشر دارند شرم كز گنه خلق دم زنند فرياد از آن زمان كه جوانان اهل بيت گلگون كفن به عرصه ي محشر قدم زنند جمعي كه زد بهم صف شان شور كربلا در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند از صاحب حرم چه توقع كنند باز آن ناكسان كه تيغ به صيد حرم زنند
-
5:31خاموش محتشم كه دل سنگ آب شد بنياد صبر و خانه ي طاقت خراب شد خاموش محتشم كه فلك بس كه خون گريست دريا هزار مرتبه گلگون حباب شد خاموش محتشم كه ز سوز تو آفتاب از آه سرد ماتميان ماهتاب شد خاموش محتشم كه ز ذكر غم حسين جبريل را ز روي پيمبر حجاب شد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه