تصنیف سه گاه ساخته اسحاق انور با تنظیم شهرام توکلی، 1385
تا کی ب خیال تو بسوزد دل و جانم
دور از گل روی تو صبوری نتوانم
تو که روح و جان منی مهربان منی
بی تو چون بمانم
چه می خواهد غمت نازنین
ازین چشم خونفشانم
بیا تا سحر شود شام تار دل از فروغ رویت
شدم در هوای تو همچو خاک ره ساکن کویت
منم چون غنچه ها سر در گریبان در آرزویت
بازآ که شبی قصه ی دل با تو بگویم
آرام دل غمزده را در تو بجویم
تو روح و روان منی آرامش جان منی
پر کشد دلم به شوق تو در آسمانها
چون کبوتری ازین قفس به بیکرانها
تا کی ب خیال تو بسوزد دل و جانم
دور از گل روی تو صبوری نتوانم
تو که روح و جان منی مهربان منی
بی تو چون بمانم
چه می خواهد غمت نازنین
ازین چشم خونفشانم
بیا تا سحر شود شام تار دل از فروغ رویت
شدم در هوای تو همچو خاک ره ساکن کویت
منم چون غنچه ها سر در گریبان در آرزویت
بازآ که شبی قصه ی دل با تو بگویم
آرام دل غمزده را در تو بجویم
تو روح و روان منی آرامش جان منی
پر کشد دلم به شوق تو در آسمانها
چون کبوتری ازین قفس به بیکرانها
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه