تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
نوبهار آمد و شد ز نو نگارین همه دشت و دمن
بلبل آمد به شور و نوا گل آمد به هر باغ و چمن
هم چو گل های دیگر تو هم ، بیا در چمن ای گل من
شسته تا نشود ز گرد غم ، چهره ی تو
کی شود به جهان خوشی چو گل بهره ی تو
ز خرمی روی زمین گشته چون خلد برین
ای گل به که دمی سوی گلستان گذری
چون بلبل ز طرب هردم کنی نغمه گری
با این حسن و صفا ، زنگ غم از دل ببری
جان ها تازه کنی ، هم چون نسیم سحری
خواهی که محبوب دل ها بشوی ، چون گل
باید که پاک و مصفا بشوی ، چون گل
روشندل چو شبنم به عالم شوی
در پاکی اگر خود چو شبنم شوی
نوبهار آمد و شد ز نو نگارین همه دشت و دمن
بلبل آمد به شور و نوا گل آمد به هر باغ و چمن
هم چو گل های دیگر تو هم ، بیا در چمن ای گل من
شسته تا نشود ز گرد غم ، چهره ی تو
کی شود به جهان خوشی چو گل بهره ی تو
ز خرمی روی زمین گشته چون خلد برین
ای گل به که دمی سوی گلستان گذری
چون بلبل ز طرب هردم کنی نغمه گری
با این حسن و صفا ، زنگ غم از دل ببری
جان ها تازه کنی ، هم چون نسیم سحری
خواهی که محبوب دل ها بشوی ، چون گل
باید که پاک و مصفا بشوی ، چون گل
روشندل چو شبنم به عالم شوی
در پاکی اگر خود چو شبنم شوی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه