موسیقی دستگاهی
نوازنده ی سنتور و نقاره : جاوید افسری راد
نوازنده ی سازهای کوبه ای ، تنبک و دف : پژمان حدادی
نوازنده ی سازهای کوبه ای : حکیم لودین
نوازنده ی ضرب زورخانه و آواز : مرشد مهرگان
نوازنده ی سازهای کوبه ای ، تنبک و دف : بهنام سامانی
نوازنده ی تنبک ، دف و دهل : رضا سامانی
نوازنده ی سنتور و نقاره : جاوید افسری راد
نوازنده ی سازهای کوبه ای ، تنبک و دف : پژمان حدادی
نوازنده ی سازهای کوبه ای : حکیم لودین
نوازنده ی ضرب زورخانه و آواز : مرشد مهرگان
نوازنده ی سازهای کوبه ای ، تنبک و دف : بهنام سامانی
نوازنده ی تنبک ، دف و دهل : رضا سامانی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
22:54
-
6:44با اجرای مرشد مهرگان آن كیست كز روی كرم با ما وفاداری كند بر جای بدكاری چو من یك دم نكوكاری كند اول به بانگ نای و نی آرد به من پیغام وی وانگه به یك پیمانه می ، آمد وفاداری كند دلبر كه جان فرسود از او كام دلم نگشود از او نومید نتوان بود از او باشد كه دلداری كند گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام گفتا منش فرموده ام تا با تو طراری كند پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده ست بو از مستیش رمزی بگو تا ترك هشیاری كند چون من گدای بی نشان مشكل بود یاری چنان سلطان كجا عیش نهان با رند بازاری كند حافظ
-
6:33به نام خداوند جان آفرین حكیم سخن در زبان آفرین گر مرد رهی ، به ره نظر باید داشت خود را نگه از هزار خطر باید داشت در خانه ی دوستان چو محرم گشتی دست و دل و دیده را نگه باید داشت پوریای ولی با قوّت پیل ، مور می باید بود با ملك دو كون ،عور می باید بود وین طرفه نگر كه حدّ هر آدمی ای می باید دید و كور می باید بود عطار آنم كه دل از كون و مكان بركندم از خان جهان به لقمه ای خرسندم كندم ز سر كوه قناعت سنگی آوردم و بر رشته ی انس افكندم
-
6:34بد مرا شب دوشین بزم كین پنهانی كز درم درآمد یار با جمال نورانی گفتم این سخن هردم نزد دلبر جانی ساقیا بده جانی خم شراب روحانی هی جانم شراب روحانی هر كسی كسی دارد یار نورسی دارد من هم تو را دارم جانم حق تو را نگه دارد از در آمد و بنشست از وفا كنار من بزم ما گلستان كرد یار گلعذار من بی وفا نگار من می كند به كار من خنده های زیر لب جانم ، عشوه های پنهانی روشنا دمی آمد از جمال وی دیدم زاهدی به میخانه سرخروز مِی دیدم شیخ بهایی
-
3:37
-
3:28
-
4:52
-
4:00
-
4:42
-
3:34
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه