تصنیف سه گاه ساخته حمیدرضا بهنام شجاعی
ای خیال روی تو آرامش شبهای من
یاد چشمت آفتاب روشن فردای من
بی تو در آغوش غم سرشارم از غربت ولی
با تو شوقی تازه دارم ای غم زیبای من
انتظارم با تو زیبا می شود ای روح عشق
ای امید دیدن روی تو روح افزای من
تا نفس در سینه ام باقی ست می خوانم تورا
کیست جز یاد تو آرام دل تنهای من
پر کن از خورشید ایمان ظلمت جان مرا
تا بسوزد با نگاهت ریشه ی غمهای من
ای خیال روی تو آرامش شبهای من
یاد چشمت آفتاب روشن فردای من
بی تو در آغوش غم سرشارم از غربت ولی
با تو شوقی تازه دارم ای غم زیبای من
انتظارم با تو زیبا می شود ای روح عشق
ای امید دیدن روی تو روح افزای من
تا نفس در سینه ام باقی ست می خوانم تورا
کیست جز یاد تو آرام دل تنهای من
پر کن از خورشید ایمان ظلمت جان مرا
تا بسوزد با نگاهت ریشه ی غمهای من
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه