display result search
- 9476
برگزیده گلهای رنگارنگ برنامه شماره 312
تصنیف از عارف قزوینی، مقدمه از غلامحسین درویش با تنظیم و رهبری جواد معروفی با عود و صدای عبدالوهاب شهیدی
در دلبری از بس که غوغا کردی
هر جا که رفتی فتنه بر پا کردی
ما را ز عشق خود چو شیدا کردی
هر وعده را امروز و فردا کردی
بردی چو با افسونگری از ما دل
گفتی که بیزارم از این رسوا دل
بیچاره دل آواره دل تنها دل
دل را تو آخر مست و شیدا کردی
ما را چه دیدی از ما بریدی
بردی ز خاطر آنچه با جان و دل ما کردی
ابوالحسن ورزی
مگذار که دور از رخت ای یار بمیرم
یک سر بگذر بر من و بگذار بمیرم
مردن به قفس بهتر از آن است که در باغ
از طعنه ی مرغان گرفتار بمیرم
هر مشکلی آسان شود از مستی و ترسم
خالی شَوَدَم ساغر و هشیار بمیرم
گفتی به تو گر بگذرم از شوق بمیری
قربان سرت، بگذر و بگذار بمیرم
بر سر ز هما سایه‌ام افتاد صباحی
باشد که در آن سایه ی دیوار بمیرم
صباحی بیدگلی
نالم همه غم که همدمی نیست مرا
غیر از غم بی کسی غمی نیست مرا
گویم غم خویش با که غیر از دل خویش
چون جز دل خویش محرمی نیست مرا
در دلبری از بس که غوغا کردی
هر جا که رفتی فتنه بر پا کردی
ما را ز عشق خود چو شیدا کردی
هر وعده را امروز و فردا کردی
بردی چو با افسونگری از ما دل
گفتی که بیزارم از این رسوا دل
بیچاره دل آواره دل تنها دل
دل را تو آخر مست و شیدا کردی
ما را چه دیدی از ما بریدی
بردی ز خاطر آنچه با جان و دل ما کردی
ابوالحسن ورزی
مگذار که دور از رخت ای یار بمیرم
یک سر بگذر بر من و بگذار بمیرم
مردن به قفس بهتر از آن است که در باغ
از طعنه ی مرغان گرفتار بمیرم
هر مشکلی آسان شود از مستی و ترسم
خالی شَوَدَم ساغر و هشیار بمیرم
گفتی به تو گر بگذرم از شوق بمیری
قربان سرت، بگذر و بگذار بمیرم
بر سر ز هما سایه‌ام افتاد صباحی
باشد که در آن سایه ی دیوار بمیرم
صباحی بیدگلی
نالم همه غم که همدمی نیست مرا
غیر از غم بی کسی غمی نیست مرا
گویم غم خویش با که غیر از دل خویش
چون جز دل خویش محرمی نیست مرا
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
18:06
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه