display result search
منو

وار نو (منزل نو)

  • 1 قطعه
  • 6':37" مدت زمان
  • 424 دریافت شده
ترانه ی بختیاری
میشکال بزن ساز که پیا بجُمنه چوسه
کِ چو دو زونی کُرِ وا دلَک بِوُوسه
دستت مَپیسا میشکال بنال منه ساز
کِلِ روارَو بزِه سی پیای چو باز
ک چو بجمنه و خُسَم بمهنه ری چو
تا زور یارِِن به دلک کُرگَل خو خو
میشکال بزن ساز مقومِ بهیگ بَرونه
بهیگِ یاریم و بریم که مالکنونه
هلا که میدون گرمه دَو منده داغ
بهیگُ دومانِ برین به مال ییلاق
میشکال بکَش سازتِ وا مقوم هیجار
بزن شلیلِ و بزن بلال و یار یار.
چندی خووه کلِ گل جار بزنی سرِ تُل که مالکنونه
گهپُ کچیر جم ابون زنن به ره شو و رو شونه به شونه
گهپُ کچیر جم ابون زنن به ره شو و رو شونه به شونه
یه وارِ نویی بگرُم نهنگ دیمه
بَریم هَیونّ خمُ گل به بار هیمه
بهونِ سر پا بکُنُم کل بهونِت
بسا دلم جا بگره نِهِنگِ حونه ت
چندی خووه کلِ گل جار بزنی سرِ تُل که مالکنونه
گهپُ کچیر جم ابون زنن به ره شو و رو شونه به شونه
یه وارِ خویی بگریم به دشت لاله
خمُ و گلم گپ بزنیم بریم زوالِه
بریم سرِ چشمه و تی گُلایِ واری
بنیم یه بردی به سرِ کلِنگِ پاری
آواز:
رهِ کوچ کوه سرِ کوه پر زِ گُداره
رَه بازفت رهِ منار،چی گُرده ماره
تشُ دی مشک و ملار دل مونه بُرده
زنگلِ کُر منِ قل تَهدِه به گُرده
دستت مَپیسا میشکال بنال منه ساز
کِلِ روارَو بزِه سی پیای چو باز
ک چو بجمنه و خُسَم بمهنه ری چو
که زور یارِِن به دَرَک کُرگَل خو خو
ای نوازنده ساز ! در کرنای خود بنواز تا مرد چوب‌باز ترکه‌اش را به حریف بزند
تا ترکه‌اش دو زانوی حریف را همراه با چوب دفاع ببوسد
دستت درست! همچنان در ساز خود بدم و برای مرد چوب باز بنواز و در ساز خود برایشان پیاپی کل بکش.
تا مرد چوب باز هم چوبش رابزند و هم خودش روی نوبت خود بماند و همانگونه که چوب می‌زند به حریف هم بازی و چوب زدن بدهد (یعنی بعداز اینکه چوبش را زد دَرَک دفاع را به دیگری ندهد)
ای نوازنده ساز ! در ساز خود بنواز که هنگامه عروس بران رسیده
نوعروس را بیاوریم و بعد حرکت کنیم که وقت مالکنون است
حالا که میدان بازی گرم هست و بازی به گرمی رسیده
داماد و تازه عروس را همراه خودمان به ییلاق ببریم
ای نوازنده ساز ! ساز خودت را به نشانه هیجار بنواز و برایمان مقام شلیل خوانی و بلال خوانی و یاریار بنواز
چقدر خوب است کنار یار خودت بر روی تپه‌ای صدا بزنی که هنگامه کوچ رسیده
تا مردم از بزرگ و کوچک جمع شوند و شب روز شانه به شانه هم به راه کوچ برویم
تا پس از رسیدن یک زمین خوبی را پیدا کنم و سیاه چادر خودم را نزدیک به یار خودم برپا کنم و همراه یار چارپا را به کوه ببریم تا هیزم بیاوریم
سیاه چادر خودم را نزدیک سیاه چادر تو برپا کنم
شاید که دلم نزدیک خانه تو که باشد به آرامش برسد
چقدر خوب است کنار یار خودت بر روی تپه ای
صدا بزنی که هنگامه کوچ رسیده
تا مردم از بزرگ و کوچک جمع شوند و شب روز شانه به
شانه هم به راه کوچ برویم
یک جای خوبی را در میان دشت لاله برای خودم پیدا می‌کنم
به سرچشمه و کنار لاله‌های واژگون برویم
و در گلگشت
سنگی را روی نشانه گذاری که سالهای قبل گذاشته‌ایم بگذاریم
خاطرات آتش و دود و مشک و ملار و شیرزنانی که بچه‌ای را درآغوش دارند و گهواره‌ای را برشانه دارند دلم را درگیر کرده
دستت درست! همچنان در ساز خود بدم و برای مرد چوب‌باز بنواز و در ساز خود برایشان پیاپی کل بکش
تا مرد چوب باز هم چوبش را بزند و هم خودش روی نوبت خود بماند و همانگونه که چوب می‌زند به حریف هم بازی و چوب زدن بدهد (یعنی بعداز اینکه چوبش را زد دَرَک دفاع را به دیگری ندهد). ‏

آهنگ ها

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی