مرثیهی محرمی
لحظه ای آهسته تر ای آسمان آهسته تر
می روی از خیمه ام دامن کشان آهسته تر
بیقراری کم کن ، بنما مدارا با دلم
نذر کردم لحظه ای گیرم عنان آهسته تر
بی تو می میرم ز تهایی مرا با خود ببر
مرغ عشقم پر مزن از آشیان آهسته تر
این طرف چشم انتظارت زینبت سوی دگر
انتظارت می کشد تیر و کمان آهسته تر
ای به فدای تو و این پیکرت
کی زده شمشیر به این خنجرت
داغ علمدار تو را بس نبود
از چه بریدن ز پیکر سرت
ای مه تشنه لبم خیز که من زینبم
ای شه بی یاور بی لشگرم
وای چه آمد ز غمت بر سرم
نیست بر این خاک بلا یاورم
این که تو باشی پسر مادرم
کو علم و لشگرت ، کو علی اکبرم
ای مه تشنه لبم خیز که من زینبم
ای سلیمان عطش با خود مبر انگشترت
می کند لحظه شماری ساربان آهسته تر
بهر انجام وصیت های زهرا مادرم
کرده ام زیر گلویت را نشان آهسته تر
عطر این پیراهن کهنه بشارت می دهد
سوی مادر می روی ای قد کمان آهسته تر
لحظه ای آهسته تر ای آسمان آهسته تر
می روی از خیمه ام دامن کشان آهسته تر
بیقراری کم کن ، بنما مدارا با دلم
نذر کردم لحظه ای گیرم عنان آهسته تر
بی تو می میرم ز تهایی مرا با خود ببر
مرغ عشقم پر مزن از آشیان آهسته تر
این طرف چشم انتظارت زینبت سوی دگر
انتظارت می کشد تیر و کمان آهسته تر
ای به فدای تو و این پیکرت
کی زده شمشیر به این خنجرت
داغ علمدار تو را بس نبود
از چه بریدن ز پیکر سرت
ای مه تشنه لبم خیز که من زینبم
ای شه بی یاور بی لشگرم
وای چه آمد ز غمت بر سرم
نیست بر این خاک بلا یاورم
این که تو باشی پسر مادرم
کو علم و لشگرت ، کو علی اکبرم
ای مه تشنه لبم خیز که من زینبم
ای سلیمان عطش با خود مبر انگشترت
می کند لحظه شماری ساربان آهسته تر
بهر انجام وصیت های زهرا مادرم
کرده ام زیر گلویت را نشان آهسته تر
عطر این پیراهن کهنه بشارت می دهد
سوی مادر می روی ای قد کمان آهسته تر
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:13
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه