مرثیهی محرمی
نمیدانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم
به هر جایی که رو کردم فقط روی تو را دیدم
تو را در مثنوی در نی تو را درهای و هو در هی
تو را در بند بند نالههای بی صدا دیدم
تصور از تفکر ماند و خون تو تداوم یافت
تو را خون خدا خون خدا خون خدا دیدم
هجوم نیزهها بود و قنوت مهربان تو
تو را در موج موج ربنا در «آتنا» دیدم
تو را پیچیده در خون در حریر ظهر عاشورا
تو را در موج موج ربنا در «آتنا»دیدم
تو را پیچیده در خون در حریر ظهر عاشورا
تو را در واژههای سبز رنگ ربنا دیدم
تو را در آبشار وحی جبرائیل و میکائیل
تو را یک ظهر زخمی در زمین کربلا دیدم
همان شب که سرت بر نیزهها قرآن تلاوت کرد
تو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفی(ص) دیدم
نمیدانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم
به هر جایی که رو کردم فقط روی تو را دیدم
تو را در مثنوی در نی تو را درهای و هو در هی
تو را در بند بند نالههای بی صدا دیدم
تصور از تفکر ماند و خون تو تداوم یافت
تو را خون خدا خون خدا خون خدا دیدم
هجوم نیزهها بود و قنوت مهربان تو
تو را در موج موج ربنا در «آتنا» دیدم
تو را پیچیده در خون در حریر ظهر عاشورا
تو را در موج موج ربنا در «آتنا»دیدم
تو را پیچیده در خون در حریر ظهر عاشورا
تو را در واژههای سبز رنگ ربنا دیدم
تو را در آبشار وحی جبرائیل و میکائیل
تو را یک ظهر زخمی در زمین کربلا دیدم
همان شب که سرت بر نیزهها قرآن تلاوت کرد
تو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفی(ص) دیدم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه