تصنیف با صدای بهرام حصیری
با همه دلبستگی تنها ماندم
بیتو در ویرانه رویا ماندم
میگشودم بال و پر تا آبیِ زیباترین شعر زلال آرزوها
در یک خزان بودم ولی میگفتی از فصلی از بیقراری
گل کردی از پندار من چون غنچه با مژدهی نوبهاری
عطر تو را بوییدم و مستانه با عاشقی پرکشیدم
در پرتو شوریدگی ابر گمان را به چشمم ندیدم
بعد از آن طوفانی از غربت رساندی
در بهار باورم دیگر نماندی
با همه دلبستگی تنها ماندم
بیتو در ویرانه رویا ماندم
میگشودم بال و پر تا آبیِ زیباترین شعر زلال آرزوها
در یک خزان بودم ولی میگفتی از فصلی از بیقراری
گل کردی از پندار من چون غنچه با مژدهی نوبهاری
عطر تو را بوییدم و مستانه با عاشقی پرکشیدم
در پرتو شوریدگی ابر گمان را به چشمم ندیدم
بعد از آن طوفانی از غربت رساندی
در بهار باورم دیگر نماندی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:19
کاربر مهمان