تصنیف میهنی بیات اصفهان
ای همه رویای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
مهر وطن راز همه سوزها
پرتو بیدار شب افروزها
آمده از آن همه دیروزها
مژده ی فردای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
دل به تو بستم وطنم جز تو دگر دم نزنم
نام تو باید که شود باغ پر از گل سخنم
اوج دماوند تویی جاری اروند تویی
هر چه به هر جا سخن از عشق شنفتم تویی
عشق دل آرای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
خاک وطن مادر گلهای پاک
وه چه بهشتی که برآمد زخاک
در سفر عشق ز غمها چه باک
شادی دنیای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
ای همه رویای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
مهر وطن راز همه سوزها
پرتو بیدار شب افروزها
آمده از آن همه دیروزها
مژده ی فردای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
دل به تو بستم وطنم جز تو دگر دم نزنم
نام تو باید که شود باغ پر از گل سخنم
اوج دماوند تویی جاری اروند تویی
هر چه به هر جا سخن از عشق شنفتم تویی
عشق دل آرای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
خاک وطن مادر گلهای پاک
وه چه بهشتی که برآمد زخاک
در سفر عشق ز غمها چه باک
شادی دنیای من ایران من
خانه زیبای من ایران من
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه