شاهی (شادی)

آهنگ ساز: اصغر محمدی

خواننده: حمید علی نیا

شیوه اجرا: اركستر

1 قطعه
3':23" مدت زمان
520 دریافت شده

پخش همه قطعات

ترانه کرمانجی
خودی ، شه ف و رو دانه مه
یانی ؛ جهان سیس و ره شه
غه م باردکه ، شه ف ژی ته ره
دل وه ئومیدا وی خوه شه
شا به بهار و شاهیه
را به کو دیسا جه شنه که
وه ختی غه مک نامی له دل
ئاده م چما دل خوه ش نه که ؟
بووکا له ناف باغی گولان
دیسا وه نه رمی فک فه کر
دیسا شه مالک هاتت ژه ری
زولفی گولا نازک شه کر
غونچه گولا ، له چی فه بوو
که نی و گوت جانی منوا
راون وه ره ن نووا وه یه
باز دن بکه نن کوردنو
غم ساکه سی به د خوستنه
گوفه ند و شاهی سامه را
راوه ، بلیز رندامن تو
ده رمانی سا غوسا مه را
خداوند به ما شب و روز داده است
یعنی که این جهان سفید و سیاه است
غم کوچ می‌کند و شب می‌رود
دل ، با امید خداوند خوش است
شاد باش که بهار است و زمان شادی
برخیز که دوباره جشنی آمده است
وقتی می‌دانیم که غمی در دل نمی‌ماند
انسان چرا دلش را شاد نکند؟
عروسی که در میان باغهای گل می‌خرامد
دوباره به آهسنگی لب گشود
دوباره بادی از راه رسید
و زلف گل نازک راه شانه کرد
آن شکوفه‌های که در کوهستان شکفته شد
خندید و گفت : ای جان من
برخیز و بیایید که نوبت شماست
به هوا بپرید و بخندید ای کرمانج‌ها
غصه مال کسانی است که بدی دیگران را می‌خواهند
رقص و شادی مال ماست
خوب من ، تو هم برخیز و برقص
تو درمان غصه‌های ما هستی. ‏