ترانه ای با صدا و شعر و آهنگسازی امین الله رشیدی
دم سحر که از نظر ستاره پنهان شد
به روی من ستاره ای دوباره تابان شد
کنار بسترم شدی تو جلوه گر
تو دلبرا تر از ستاره سحر
آمدی به سوی من
عشق و آرزوی من
خنده زد به روی من
چه خوش تر از اینم
که هر سحر بینم
تو را به بالینم
به خنده دل بردی
ز غم رها سازی
تو قلب غمگینم
دیدن روی تو
روی دلجوی تو
در زمانه باشد ای فرشته روی من
آرزوی من
تو جلوه کن که بنگرم طلوع خورشیدم
که تابد از طلوع تو فروغ امیدم
دم سحر که از نظر ستاره پنهان شد
به روی من ستاره ای دوباره تابان شد
کنار بسترم شدی تو جلوه گر
تو دلبرا تر از ستاره سحر
آمدی به سوی من
عشق و آرزوی من
خنده زد به روی من
چه خوش تر از اینم
که هر سحر بینم
تو را به بالینم
به خنده دل بردی
ز غم رها سازی
تو قلب غمگینم
دیدن روی تو
روی دلجوی تو
در زمانه باشد ای فرشته روی من
آرزوی من
تو جلوه کن که بنگرم طلوع خورشیدم
که تابد از طلوع تو فروغ امیدم
کاربر مهمان