مرثیه ای با صدای بیژن خاوری ساخته امید سیاره
نهفتی تا که آن رخسار گلبار
سر آمد عاشقان را وقت دیدار
نهادی گفتگوی خاکیان را
گرفتی صحبت افلاکیان را
چو جان روشنت از بند تن رست
به دیدار جمال دوست پیوست
ز داغت دل و جان بر تو عاشق
دلی داریم چون داغ شقایق
نوایت ای سروش حق پرستان
پیام مهر بود و عشق و ایمان
به شمع انجمن طوفان درآویخت
دل خونین ز چشم عاشقان ریخت
سرود مهرورزان شد غم انگیز
چو شد در پرده آن چهره دل آویز
نهفتی تا که آن رخسار گلبار
سر آمد عاشقان را وقت دیدار
نهادی گفتگوی خاکیان را
گرفتی صحبت افلاکیان را
چو جان روشنت از بند تن رست
به دیدار جمال دوست پیوست
ز داغت دل و جان بر تو عاشق
دلی داریم چون داغ شقایق
نوایت ای سروش حق پرستان
پیام مهر بود و عشق و ایمان
به شمع انجمن طوفان درآویخت
دل خونین ز چشم عاشقان ریخت
سرود مهرورزان شد غم انگیز
چو شد در پرده آن چهره دل آویز
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه