ترانه ی بلوچی
الله منا مرگی بکن ای کاش پرنده ایی بودم
بندان با نزلان خیز برمی داشتم
روان ملکا کل ء و به دیار دوست سفر می کردم
تندان روج ءشب روزها و شبها به یاد دوست
کون یا تال کلء دلتنگی هایم را می سرایم
بندان لیکوئی پریاتان دل ء و از اعماق درون لیکو (ناله) سر می دهم
زهیرء ترانکان از غم هجران دوست مأوایی جز
درد ء پانکان در ندارم
بیا که به ترا من دیوانگان و مجنون وار به انتظار دیدارش سپری می کنم
مان تبدء لوار غم هجران همچون آتش سوزان است
سارتین ساهک ء و دوست همچون سایه ایی دلپذیر ناجی من خواهد شد
زربارء سمن او همچون نسیم صبحگاهی در ساحل زندگی نوازشکر
زردء واهک ء قلب دردمندم خواهد شد.
الله منا مرگی بکن ای کاش پرنده ایی بودم
بندان با نزلان خیز برمی داشتم
روان ملکا کل ء و به دیار دوست سفر می کردم
تندان روج ءشب روزها و شبها به یاد دوست
کون یا تال کلء دلتنگی هایم را می سرایم
بندان لیکوئی پریاتان دل ء و از اعماق درون لیکو (ناله) سر می دهم
زهیرء ترانکان از غم هجران دوست مأوایی جز
درد ء پانکان در ندارم
بیا که به ترا من دیوانگان و مجنون وار به انتظار دیدارش سپری می کنم
مان تبدء لوار غم هجران همچون آتش سوزان است
سارتین ساهک ء و دوست همچون سایه ایی دلپذیر ناجی من خواهد شد
زربارء سمن او همچون نسیم صبحگاهی در ساحل زندگی نوازشکر
زردء واهک ء قلب دردمندم خواهد شد.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:00
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه