تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی در ستایش حضرت علی (ع)
تا نقش جهان بود علی معنی جان شد
یک جلوه ی حق بود علی روح و روان شد
یا کاشف اسرار الامطلع الانوار
از عطر تو سرشار دل پیر و جوان شد
تابید چو در خم نور دل مردم
از برکتش آن برکه چو دریای روان شد
نوری که ز حق زد بر باطن احمد
در آینه ی روی علی نقش جهان شد
دست دگری کرد حق جلوه گری کرد
آنگاه یدالله در آن دست عیان شد
ای عطر شکرریز که جان ها ز تو لبریز
تا نام بلندت همه جا ورد زبان شد
تا نقش جهان بود علی معنی جان شد
یک جلوه ی حق بود علی روح و روان شد
یا کاشف اسرار الامطلع الانوار
از عطر تو سرشار دل پیر و جوان شد
تابید چو در خم نور دل مردم
از برکتش آن برکه چو دریای روان شد
نوری که ز حق زد بر باطن احمد
در آینه ی روی علی نقش جهان شد
دست دگری کرد حق جلوه گری کرد
آنگاه یدالله در آن دست عیان شد
ای عطر شکرریز که جان ها ز تو لبریز
تا نام بلندت همه جا ورد زبان شد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه