«سید جلال آل احمد» (1302-1348ش) نویسنده و متفکر ایرانی بود که در محلهی پاچنار تهران زاده شد.
جلال آل احمد که در شناسنامه «سادات آل احمد» است. جلال پس از پایان دورهی دبستان در دورهی شبانه «دبیرستان دارالفنون» به تحصیل ادامه داد و به کارهایی از قبیل تعمیر ساعت، سیمکشی و چرمفروشی میپرداخت.
در 1322ش دورهی دبیرستان را به پایان برد و به خواست پدر، برای تحصیل در حوزهی علمیه، به نجف سفر کرد، ولی چند ماه بعد بازگشت و در گروه ادبیات دانشسرای عالی مشغول تحصیل شد. او در 1325ش دورهی دانشسرای عالی را به پایان برد.
پس از پایان تحصیل، در مدارس تهران معلّم شد. سپس چندی در «مؤسسهی تحقیقات اجتماعی»، وابسته به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، کار کرد و چندی نیز در دانشسرای عالی، دانشسرای مامازان، دانشکدهی علوم تربیتی و هنرسرای عالی نارمک به تدریس ادبیات پرداخت.
جلال در سال 1341ش از سوی وزارت فرهنگ، برای مطالعه در زمینهی نشر کتب درسی، به اروپا سفر کرد و در تابستان همین سال در هفتمین کنگرهی بینالمللی مردمشناسی در اتحاد شوروی شرکت کرد. او تابستان سال بعد، به دعوت سمینار بینالمللی ادبی سیاسی دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت.
جلال به مسافرت علاقه داشت. او مدتی به گردش در گوشهوکنار کشور پرداخت و مشاهدات خود را در دفاتری به نگارش درآورد.
او در فروردین 1343ش به حج رفت و شرح سفر حج خود را نگاشت که با عنوان «خسی در میقات» چندین بار چاپ شده است. این شرح نشان میدهد که عواطف مذهبی که نویسنده از کودکی با آن خو گرفته بوده، در طی مراسم حج، بار دیگر در او زنده شده است.
جلال آل احمد در 1328ش با سیمین دانشور ازدواج کرد، اما هرگز فرزندی نداشت. او در 18 شهریور 1348ش، در چهلوشش سالگی در اَسالِم گیلان درگذشت. پس از مرگ نابهنگام آلاحمد، پیکر وی بهسرعت تشییع و به خاک سپرده شد که باعث باوری دربارهی سربهنیستشدن او توسط ساواک شد. همسر وی، سیمین دانشور، این شایعات را تکذیب کرده است.