display result search
- 68
سپردمت به جاده ها
آلبومی از ترانه‌های پاپ
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:11اي نيمه ي پنهان منآتش بزن بر جان منبنشين چنان يك خواب شيريندر چشم حيران نتاز ديده پنهان مي رويچون دود رقصان مي رويگفتم فراموشت كنمچون شمع خاموشت كنمپشت اين فاصله هامحو ديدار توامتو جفاكار منيمن وفادار تو اممي چكد بي صدااشك پروانه هابه تمناي تومي نشيند خداپشت آيينه هابه تماشاي توكجاي شبيستاره ي منكه با تو مگرسحر برسدكي سر مي رسد اين تنهاييبگو چه كنمستاره ي منكه از تو شبيخبر برسدهمچون بخت من ناپيدايياي نيمه ي پنهانآتش بزن بر جان منبنشين چنان يك خواب شيريندر چشم حيران مناحسان افشاري
-
4:37شده رسوا دلماز گريه دريا دلمچشم سياهش ببينچه مي كند با دلمروز و شب مي دوم سوي تو، تا به گيسوي تو چنگي زنم، شوم نغمه خوانجان به لب ماندم از بي كسي، كي به دادم مي‌رسيچون قفسي شد اين آسمانجان پناهم كجاستجز در آغوش تومهرباني مگر شد فراموش توغزلي مانده ز تو در صداي منكي گذر مي كني از ره خواب منديگر نمي شود باورميك دم ز تو بگذرماشكم ز تو شد درياطوفان زده چون بگذرم؟بنشين بهار نيلوفرمتا از جنون بگذرماشكم ز تو شد درياطوفان زده چون بگذرم؟اكبر آزاد
-
3:50با اين دل ماتم زده آواز چه سازمبشكسته ني ام بي لب دمساز چه سازمدر گنج قفس مي كشدم حسرت پروازبا بال و پر سوخته پرواز چه سازمگفتم كه دل از مهر تو برگيرم و هيهاتبا اين همه افسونگري و ناز چه سازمخونابه شد آن دل كه نهانگاه غمت بوداز پرده درافتد اگر اين راز چه سازمگيرم كه نهان برگشتم اين آه جگر سوزبا اشك تو اي ديده ي غماز چه سازمساز غزل سايه به دامان تو خوش بوددور از تو من دلشده آواز چه سازمهوشنگ ابتهاج
-
8:17رفتي ولي كجا؟ كه به دل جا گرفته اي دل جاي توست، گرچه دل از ما گرفته ايترسم به عهد خويش نپايي و بشكني آن دل كه از منش به تمناي گرفته‌اي اي نخل من كه برگ و برت شد ز ديگران داني كه از آب ديده من پا گرفته اي؟ بگذار تا ببينمش اكنون كه ميروياي اشك از چه راه تماشاگر گرفته ايخارم به دل فرو مكن اي گل به نيشخند اكنون كه روي سينه او جا گرفته اياطهري كرماني
-
3:09در آن خزان مه زدهسپردمت به جاده هاي بي صدا ببين براي يك نفسخيال تو رها نمي كند مرابه گريه سرسپرده ام،ستاره ها شمرده ام،بگو در اين شبانه ها چگونه از هواي تو سفر كنم؟در اين جنون بي اماندر اين سراب بي كران (ناگهان)چگونه بي تو سر كنم؟چه عاشقانه در غمتشكسته امكجاي گريه مي رسي به داد مناگرچه برده اي مراز خاطرتولي بدان نمي روي ز ياد من احسان افشاري
-
4:52واي از اين شيدا دل من خانه غم ها دل منتا سحر نالان همه شب بي كس و تنها دل منرفتي و بي تو دلم خون شدآخر قصه ي مجنون شدبى تو بگو چه كنمديده به راه تو مي بارددل غم و داغ تو را داردبى تو بگو چه كنمچون ز تو دم نزنمبا يادت اي يارم شب تا به سحر بيدارمجز گريه نباشد كارم دور از رخ آن دلدارم چون جان بسپارمزان شور و شر و شيدايى.من مانده ام و تنهايى شد آتش حسرت يارم. آه از دل زارمرفتي و و بي تو دلم خون شد. آخر قصه ي مجنون شد بى تو بگو چه كنمديده به راه تو مي بارد دل غم و داغ تو را داردبى تو بگو چه كنمچون ز تو دم نزنمتا به كمند عشقت افتادم به نگاهي دادى بر بادم زفراق تو دل خسته منم. آه، گل رويت را تنها نِگَرمكه نباشد سودايى دگرم به نگاه تو دل بسته منماسماعيل اميني
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه