آلبوم موسیقی دستگاهی ایرانی به آهنگسازی سیاوش اسماعیلی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
2:22
-
5:11چون زلف تو ام جانا در عين پريشاني چون باد سحرگاهم در بي سر و ساماني من زمزمه عودم تو زمزمه پردازي من سلسله ي مويم تو سلسله جنباني در سينه ي سوزانم مستوري و مهجوري در ديده ي بيدارم پيدايي و پنهاني اي شاهد افلاكي در مستي و در پاكي من چشم تو را مانم تو اشك مرا ماني من خاكم و من گردم، من اشكم و من دردم تو مهري و تو نوري، تو عشقي و تو جاني خواهم كه تو را در بر بنشانم و بنشينم تا آتش جانم را بنشيني و بنشاني اي چشم رهي سويت، كو چشم رهي جويت؟ روي از منِ سرگردان شايد كه نگرداني
-
6:34بيا ساقي كه مهجورم از آن دلدار پنهاني ز وصل او نشانم ده ز احوالم چو مي داني ز نور اوست چشم ما چنين بيننده اي غافل شود چشم تو هم روشن گر اين اسرار برخواني رها كن آب و گل بگذر، كه تا جان و دلت باشد ز جان و دل گذر كن يا ز چون محبوب جاناني چه دستان است كز دستش كند صد رنگ در يكدم وگر رنگي يكي آرد از آن جمع پريشاني صفا خواهي بجو او را به هر الوان و هر رنگي كه صد نور و صفا يابي، از آن محبوب پنهاني مولوي
-
5:10اي ابر كرم رحمي، من تشنه ي بارانم وي بحر عطا موجي، من خسته ي عطشانم با چنگ و نيم مي ده، بر ياد لب وي ده رندانه پياپي ده، چون مست غزل خوانم در عشق تو مشهورم، وز روي تو مهجورم دلخسته و رنجورم، افسرده و پژمانم سرخوش تفرشي
-
4:31افتاده بازم در سر هوايي دل باز دارد ميل بجايي او شهرياري من خاكساري او پادشاهي من بينوايي هر لحظه دارد دل با خيالش خوش گفتگوئي خوش ماجرايي گوئي بيابم جايي طبيبي باشد كه سازم دل را دوايي بالا بلندي گيسو كمندي سلطان حسني فرمانروايي عبيد زاكاني
-
4:38اي عاشقان اي عاشقان پيمانه ها پر خون كنيد و ز خون دل چون لاله ها رخساره ها گلگون كنيد آمد يكي آتش سوار بيرون جهيد از اين حصار تا بر دمد خورشيد نو ? شب را ز خود بيرون كنيد ديوانه چون طغيان كند زنجير و زندان بشكند از زلف ليلي حلقه اي در گردن مجنون كني آن يوسفِ چون ماه را از چاهِ غم بيرون كشيد در كلبهي احزان چرا اين نالهي محزون كنيد ديدم به خواب نيمه شب خورشيد و مه را لب به لب تعبير اين خواب عجب، اي صبح خيزان چون كنيد چندين كه از خم در صبوح خون دل ما مي رود اي شاهدان بزم كين پيمانه ها پر خون كنيد هوشنگ ابتهاج
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه