پوئم سمفونیک با مضمون پیروزی انقلاب
سالها خانه بوی یاس نداشت
دل من با دلی تماس نداشت
آسمان در تملک شب بود
صبر پیمانهی لبالب بود
رحمهامون بود و دیو نداشت
قفل دروازهها کلید نداشت
هر طرف قامت حصار بلند
روزی گرگهای هار بلند
تبر آغاز سرنوشت درخت
سفر دوزخ و بهشت درخت
جاده تاریک و خار و خس بسیار
سهرهها کم ولی قفس بسیار
ناگهان در تیرگی شب
تیغ شهابی پرده ظلمت را درید
فجر صادق دمید و سپیده
دل سیاهی را شکافت
مردمی که از تبار ابراهیم با تبر بر بت خانه یورش برد
بت را سرگون کرد
طلسم شب شکسته شد
مهر از خاوران برآمد
بشکافت قلب تیره شب را شهابی
تا راه بگشاید بسوی آفتابی
از نای مردی در سکوت شاه بیداد
برخاست شور و تندر برنده فریاد
مردی که از نسل خلیل الله نصب داشت
در کوله بارش خشم از جمعه شب داشت
بانگ رسایش طاق شب را سرنگون کرد
زد ریشه مردم و خمار شب برون کرد
فریاد شورش از شهر خاموشان درآمد
امواج خشم خلق شد طوفان برآمد
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش
به خاک وطن تاخت چون اهریمن
دلیران ایران شدند انجمن
به میدان مردانگی پشت خصم
شکسته گردان لشکر شکن
هنوز سنگفرش معابر از خون شهیدان انقلاب
چونان رخساره شفق گلگون بود که اهریمنی تیره دل
به فرمان خداوندان زر و زور با ساز و برگ تمام
بر این سرزمین اهورایی یورش آورد و این خاک مقدس را با خون دلیر مردان
اما پلان ایران زمین بسان سدی رویین
راه را بر سپاه اهریمن بستند و با خون مطهر خویش
نقش جاویدانه از ایثار و حماسه
بر لوح زمان رقم زدند
یادشان گرامی نامشان جاودانی ببین در هر چمن
سالها خانه بوی یاس نداشت
دل من با دلی تماس نداشت
آسمان در تملک شب بود
صبر پیمانهی لبالب بود
رحمهامون بود و دیو نداشت
قفل دروازهها کلید نداشت
هر طرف قامت حصار بلند
روزی گرگهای هار بلند
تبر آغاز سرنوشت درخت
سفر دوزخ و بهشت درخت
جاده تاریک و خار و خس بسیار
سهرهها کم ولی قفس بسیار
ناگهان در تیرگی شب
تیغ شهابی پرده ظلمت را درید
فجر صادق دمید و سپیده
دل سیاهی را شکافت
مردمی که از تبار ابراهیم با تبر بر بت خانه یورش برد
بت را سرگون کرد
طلسم شب شکسته شد
مهر از خاوران برآمد
بشکافت قلب تیره شب را شهابی
تا راه بگشاید بسوی آفتابی
از نای مردی در سکوت شاه بیداد
برخاست شور و تندر برنده فریاد
مردی که از نسل خلیل الله نصب داشت
در کوله بارش خشم از جمعه شب داشت
بانگ رسایش طاق شب را سرنگون کرد
زد ریشه مردم و خمار شب برون کرد
فریاد شورش از شهر خاموشان درآمد
امواج خشم خلق شد طوفان برآمد
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش
به خاک وطن تاخت چون اهریمن
دلیران ایران شدند انجمن
به میدان مردانگی پشت خصم
شکسته گردان لشکر شکن
هنوز سنگفرش معابر از خون شهیدان انقلاب
چونان رخساره شفق گلگون بود که اهریمنی تیره دل
به فرمان خداوندان زر و زور با ساز و برگ تمام
بر این سرزمین اهورایی یورش آورد و این خاک مقدس را با خون دلیر مردان
اما پلان ایران زمین بسان سدی رویین
راه را بر سپاه اهریمن بستند و با خون مطهر خویش
نقش جاویدانه از ایثار و حماسه
بر لوح زمان رقم زدند
یادشان گرامی نامشان جاودانی ببین در هر چمن
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
18:50
کاربر مهمان