ترانه های تیتراژ با آهنگسازی فردین خلعتبری، 1394
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:53وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد/وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد/وقتي زمين ناز تو را در آسمان ها مي كشيد/وقتي عطش طعم تو را با اشك هايم مي چشيد/من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلي/چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي/يك آن شد اين عاشق شدن دنيا همان يك لحظه بود/آن دم كه چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود/وقتي كه من عاشق شدم شيطان به نامم سجده كرد/آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده كرد/من بودم و چشمان تو نه آتشي و نه گِلي/چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي/
-
2:50اي واژه ي بي معني رويايي بي تعبير/آغازترين پايان آزادترين تقدير/از قلب تو مي رويد نبض غزلي تازه/پنهان شده اي در من گمنام پر آوازه/تو سايه ي خورشيدي تو بوسه ي در بحران/تو دلهره اي آرام مهتاب تر از باران/اي واژه ي بي معني رويايي بي تعبير/آغازترين پايان آزادترين تقدير?از قلب تو مي رويد نبض غزلي تازه/پنهان شده اي در من گمنام پر آوازه/آرامش طوفاني مي سازي و ويرانم/رسوايي راز آلود مي پوشي و عريانم/من حادثه بر دوشم من عشق نمي دانم/در هيچ تمامم كن تا زنده شود جانم/اي واژه ي بي معني رويايي بي تعبير/آغازترين پايان آزادترين تقدير/من را تو به خود خواندي معشوقه ي ناخوانده/دل را به ازل بسپار يه دم به ابد مانده/
-
5:54تا ماه شب افروزم پشت اين پرده ها نهان استباران ديده ام، همدم شبم يارِ آنچنان استجان مي لرزد كه اي واي اگر دلم ديگر برنگرددماهم به زير خاك و دلم در اين ظلمت زمان استاي باران اي باران از غصه ام آگاهيبزن نم به خاكش ز اشكم نپرسد چرا تنهاييبگو به خاك هم نشين ماهيمي باري بر مزارش خوش به حالت كه بارانياز قطره ات چون شكفد به خاكش سبزه هميبوي ماهم كشان ابرِ خاكش، ابرِ باران
-
4:53مرز در عقل و جنون باريك است؛ كفر و ايمان چه به هم نزديك است/عشق هم در دل ما سردرگم؛ مثل ويراني و بهتِ مردم/گيسويت تعزيتي از رويا؛ شب طولاني خون تا فردا/خون چرا در رگ من زنجير است/زخم من، تشنه تر از شمشير است/مستم از جام تهي حيراني؛ باده نوشيده شده پنهاني/عشق تو پشت جنون محو شده/هوشياري ست؛ مگو سهو شده/من و رسوايي و اين بار گناه؛ تو و تنهايي و آن چشم سياه/از من تازه مسلمان؛ بگذر بگذر/بگذر از سر پيمان؛ بگذر بگذر/دين ديوانه به دين عشق تو شد؛ جاده ي شك به يقين عشق تو شد/مستم از جام تهي حيراني؛ باده نوشيده شده پنهاني/
-
2:11اين بار من خريده امنقد تو را كشيده امناز تو را به ديده اماي بر رخت ستاره نشستهاين بارمن كه ديده اموصل تو را بريده اماز من و ما بگو چراتا كي زنم بر اين در بستهاين بار من كه خوانده امرمز تو در ستاره هارار نهان من بگوبا من تمام ماجراروياي صادقي در جان عاشقيليلاي كاملي اتمام عاقليتا آستان كويت من پا نهاده بودمدستم به حلقه در دل با تو داده بودمدست و دلم كه ديدي پايم چرا بريديروياي صادقي در جان عاشقيليلاي كاملي اتمام عاقلينيمي زميني ام نيم آسماني اممحتاج پر زدن مجنون آني امگفتم ببينمت گفتي كه صبر صبراي آفتاب حسن برون آ دمي ز ابرتا آستان كويت من پا نهاده بودمدستم به حلقه در دل با تو داده بودمدست و دلم كه ديدي پايم چرا بريديروياي صادقي در جان عاشقيليلاي كاملي اتمام عاقلينيمي زميني ام نيم آسماني اممحتاج پر زدن مجنون آني امگفتم ببينمت گفتي كه صبر صبراي آفتاب حسن برون آ دمي ز ابر
-
6:16اولين روز زمين اولين روز زماناولين فرصت عشق اولين لحظه جانزندگي بي زندان بودن از جنس بلورروز و شب هم پرواز به سبك بالي نورفصل خاك و باران سبزه و آيينهماه در بسترم با تبي در سينههفت سيني در دست قلب گلخانه ي عشقنوترين تعبير است خواب افسانه عشقآسمان چرخي زد خاك در هم پيچيدآب در آيينه سايه اي با خود ديدچشمه ها سرخ شدند مثل اهلي نابابآرزوها ماندند در غباري از آبباد فرياد سفر و سكوتي سوزاننوبت چله عشق آرش و تير و كمانچشم شرم از تحمت حرم آتش را ديدرفت آنسوي خطر تا سياوش را ديدآسمان دريا گشت هفت خاني از عشقعاقلان سرگردان در جهاني از عشقراز چندين خورشيد همنشين با روياباز هم بيداري باز هم اين دنياهر تپش فتحي نو فرصتي تا بودملحظه اي از رفتن عشق را پيمودم
-
3:59نترس از سفرها كه يار تو هستمنترس از خطرها كنار تو هستمنترس از زمانه كه بي اعتبار استكه هر لحظه من اعتبار تو هستمكنار تو هستم كه يار تو هستمكه بيش از خودت بيقرار تو هستمكنار تو هستم كه يار تو هستمكه بيش از خودت بيقرار تو هستمچه با هم چه تنها چه حالا چه فرداچه در آسمان و چه خاك و چه دريااگر سبز و شادي اگر زرد و غمگيناگر گرم و سرشار اگر سرد و مسكينكنار تو هستم كه يار تو هستمكه بيش از خودت بي قرار تو هستم يار تو هستمدر آتش ببيني اگر خانه ات رابرد آب اگر كوي و كاشانه ات رابسوزي اگر سود و سرمايه ات رابگيرد اگر آسمان سايه ات راكنار تو هستم كه يار تو هستمكه بيش از خودت بيقرار تو هستمچه در عهد بستن چه وقت گسستنچه در اقتدار و چه وقت شكستناگر هرچه ديدي و هرچه شنيديهمان جا كه ماندي به هرجا رسيديكنار تو هستم كه يار تو هستمكه بيش از خودت بيقرار تو هستمكنار تو هستم كه يار تو هستمكه بيش از خودت بيقرار تو هستم
-
4:03سياوش منم نه از پريزادگاناز ايرانم از شهر آزادگانكه ايران بهشت است يا بوستانهمي بوي مشك آيد از دوستانسپندارمزد پاسبان تو بادز خرداد روشن روان تو بادهنر نزد ايرانيان است و بسندادند شير ژيان را به كسدريغ است ايران كه ويران شودكنام پلنگان و شيران شودچو ايران نباشد تن من مبادبدين بوم و بر زنده يك تن مبادهمه سر به سر تن به كشتن دهيماز آن به كه كشور به دشمن دهيمچو ايران نباشد تن من مبادبدين بوم و بر زنده يك تن مبادسياوش نيم نه از پريزادگاناز ايرانم از شهر آزادگانكه ايران بهشت است يا بوستانهمي بوي مشك آيد از دوستانسپندارمزد پاسبان تو بادز خرداد روشن روان تو بادهنر نزد ايرانيان است و بسندادند شير ژيان را به كسدريغ است ايران كه ويران شودكنام پلنگان و شيران شودچو ايران نباشد تن من مبادبدين بوم و بر زنده يك تن مبادهمه سر به سر تن به كشتن دهيماز آن به كه كشور به دشمن دهيمچو ايران نباشد تن من مبادبدين بوم و بر زنده يك تن مباد
کاربر مهمان
کاربر مهمان